نام کتاب : منهج اليقين (شرح نامه امام صادق عليه السلام به شيعيان) نویسنده : گلستانه، سید علاء الدین جلد : 1 صفحه : 176
يعنى: طَرَب، به فتح طاء و راء، به معنى خوشحالى و اندوه
است. و در نهايه، طرب را تفسير ننموده و از كلام اهل لغت، ظاهر مىشود كه لفظ
تغنّى و تطريب و ترجيع و لحن و تغريد و ترنّم، هر يك را به جاى ديگرى استعمال
مىكنند و بعضى را به بعضى تفسير مىكنند و هيچ يك از ايشان، در معنى غنا، غير
ترجيع و طرب، امرى اعتبار نكردهاند. پس به اتّفاق همه آوازى كه مشتمل بر ترجيع و طرب
هر دو باشد، غنا خواهد بود. و ترجيع، همان است كه به اصطلاح خوانندهها تحرير
مىگويند. و طرب، حركتى است كه در طبع به هم مىرسد از سرور و اندوهى كه به سبب
شنيدن سازها و آوازهاى خوش، حاصل مىشود.
[ب: معناى اصطلاحى]
و امّا آنچه فقها- رضوان
اللَّه عليهم- در تفسير غنا و حكم آن ذكر كردهاند، از آن جمله، محقّق در شرائع
گفته كه: «مَدُّ الصَّوْتِ المُشْتَمل عَلَى التَّرْجِيعِ الْمُطْرِبِ يُفسَّقُ
فَاعِلُهُ وَ تُرَدُّ شَهادَتُهُ سَوَاءً كَانَ فِى شِعْرٍ أوْ قُرآنٍ وَ لا بأسَ
بِالْحُدَاءِ»؛[1] يعنى: كشيدن
آوازى كه مشتمل باشد بر ترجيعى كه باعث طرب شود. آن كسى كه چنين كارى كند، حكم به
فسقش مىكنند و گواهىاش را رد مىكنند، خواه در شعر باشد، و خواه در قرآن، و باكى
نيست خواندن حُدا.
و علّامه، در تحرير گفته
كه: «الغِنَاءُ حَرَامٌ وَ هُوَ مَدُّ الصَّوْتِ المُشْتَمِلِ عَلَى التَّرْجِيعِ
المُطْرِبِ يُفَسَّقُ فَاعِلُهُ وَ تُرَدَّ شَهادَتُهُ سَوَاء كَانَ فِى شِعْرٌ
أوْ قُرآنٍ وَكَذَا مُسْتَمِعُهُ سَوَاء اعْتَقدَ إبَاحَتَهُ أوْ تَحْرِيمَهُ وَ
لا بَأْسَ بِالْحُدَاءِ وَ هُوَ الإنْشَادُ الَّذِى يُسَاقُ بِهِ الإْبِلُ يَجُوزُ
فِعْلُهُ وَ اسْتِمَاعُهُ وَكَذَا نَشِيدُ الاعْرابِ وَ سَائِرُ أنواعِ الإنْشَادِ
مَا لَمْ يَخْرُجْ إلَى حَدِّ الغِنَاءِ»؛[2]
يعنى: غنا، حرام است و آن، كشيدن آوازى است كه مشتمل باشد بر ترجيعِ طربآورنده و
كسى كه كند، حكم به فسقش مىكنند و گواهىاش را نمىشنوند، خواه آن كه غنا در شعر
باشد يا [در] قرآن. و همچنين، كسى كه گوش به آن اندازد، خواه اعتقادش آن باشد كه
مباح است، و خواه حرام داند. و حُدا، باكى نيست و آن، خواندنى است كه به آن، شتر
را مىرانند و جايز است خواندن و گوش كردنش. و همچنين، خواندن اعراب و ساير انواع
خواندن، مادام كه به سرحدّ غنا نرسد.
و شيخ شهيد، در دروس
گفته در سِلك آنهايى كه حكم به فسقشان مىكنند كه: «وَالمُغَنِّى بِمَدِّ صَوْتِهِ
الْمُطْرِبِ الْمُرَجِّعِ وَ سَامِعُهُ وَ إنْ كَانَ فِى الْقُرآنِ أوِ اعْتَقَدَ
إبَاحَتَهُ وَ يَجَوزُ الْحُدَاءُ لِلإْبِلِ»؛[3]
يعنى: