نام کتاب : منهج اليقين (شرح نامه امام صادق عليه السلام به شيعيان) نویسنده : گلستانه، سید علاء الدین جلد : 1 صفحه : 109
پس خوف و رجا، در همه حال بايد كه موجود باشد و ملاحظه بدى
خود، باعث يأس و قنوط نشود، و نظر به كَرَم الهى، باعث ايمنى و اغترار نگردد. و به
اين معنى، حضرت سيّد السّاجدين، در مقام طلب عفو و رحمت در بعضى ادعيه صحيفه
كامله، اشاره فرموده به لفظى كه حاصل معنايش اين است كه: خداوندا! اگر مرا در
معرضِ عفو خود در آورى و از عذاب[1] خود، نجات
بخشى، اين كَرَم را نسبت به كسى فرموده خواهى بود كه انكار نمىنمايد استحقاقِ
عقوبت تو را و خود را از مستوجب عذاب بودن، مبرّا نمىداند. و اين فضل و كَرَم را
درباره كسى خواهد بود كه ترستش از تو، بيشتر است از طمعى كه در بابِ بندگى تو
دارد، و نااميدىاش از نجات يافتن، زياده از اميد خلاصى است، نه آن كه يأسش از
قبيل قنوط و نااميدى از كَرَم تو باشد يا آن كه طَمَعى كه از كَرَم تو دارد، از
قبيل اغترار و اميدش به عمل خود باشد؛ بلكه يأسش از اين جهت است كه نظر به اعمال
خود كه مىكند، حَسَنات خود را نسبت به سيّئات، قليل و بى قدر مىبيند و عذر و
حجّت خود را در باب تقصيراتى كه كرده، سست و ضعيف مىيابد. امّا چون نظر به كَرَم
و بزرگى تو مىكند، مىداند كه تو سزاوار آنى كه به تو مغرور بشوند صدّيقان، با
وجود عباداتى كه كردهاند، و نااميد از كَرَم تو نباشند گناهكاران، با وجود معاصى
كه از ايشان صادر شده؛ زيرا كه تو، آن خداوند بزرگمرتبهاى كه فضل و كَرَم خود را
از كسى باز نمىگيرى و حقّ خود را به تمامى از كسى بازيافت نمىنمايى.[2] و از اين
كلام شريف، ظاهر مىشود كه منشأ خوف بنده، ملاحظه اعمال قبيحه است، و منشأ اميد و
رجا، نظر به كَرَم و رحمت بىمنتهاى سبحانى. و ظاهر مىشود كه خوف، ممدوح است و
قنوط، مذموم. و همچنين، رجا خوب است و اغترار، خوب نيست.
[فرق ميان خوف از خدا
و ياس از رحمت الهى]
و فرق ميانه خوف و قنوط،
و همچنين ميانه رجا و اغترار، چند احتمال دارد: يكى موافق ظاهر سياقِ اين كلام
شريف كه: اگر ترس آدمى از راه ملاحظه عمل خود و اطّلاع بر قبح و شناعت مخالفت الهى
باشد، خوب و مسمّا به خوف باشد، و اگر از ندانستن مرتبه كَرَم الهى و احتمال نقص و
كوتاهى در طرفِ رحمتِ نامتناهى باشد، خوب نيست و مسمّا به قنوط باشد. و همچنين،
منشأ اميد، اگر نظر كردن به بلندى مرتبه كَرَم و رحمت باشد، ممدوح و موسوم به رجا
باشد، و اگر از توهّم خوبىِ اعمال و كثرت عبادات باشد، مذموم و مسمّا به اغترار و
گول خوردن باشد.