الخصال با همين عنوان، در مصادر اوّليه نيز ذكر شده است.[1] انتساب آن به شيخ صدوق، معروف و بلكه متواتر است. و از مصادر وسائل الشيعة، بحار الأنوار و مستدرك الوسائل است. روايات الخصال، در زمينه اخلاق و فضائل و رذائل است. نسخه چاپى، شامل مقدّمه محقّق، مقدّمه كوتاه مؤلّف و اصل كتاب است. در مقدّمه محقّق، به نسخههاى قابل اعتماد در تصحيح كتاب، موضوع كتاب و اهمّيت آن اشاره شده و مهمتر از همه، اين كه اسانيد كتاب؛ بويژه اسانيد متعلّق به رجال اهل سنّت، با استناد به مصادر رجالى آنان تصحيح شده است.
مقدّمه مؤلّف، در باره موضوع كتاب و شيوه سامان آن است. به موجب اين مقدّمه، شيخ صدوق به تأليفى ابتكارى دست زده كه پيشينهاى نداشته است؛ وى روايات را بر اساس «اعداد» گرد آورده است.[2] مطالب كتاب، در 26 باب با عنوان «باب الواحد»، «باب الثانى»، «باب الثالث» ... تا «الف الف»، سامان يافته است. براى نمونه، در روايت باب پايانى كتاب، نقل شده است كه: «خداوند تا ألف ألف (هزار هزار) عالم و ألف ألف آدم آفريده است». شيخ صدوق تحت هر باب، با الهام از مضمون روايات همان باب، عناوين متناسب را كه بيشتر با واژه «خصلت» آغاز مىشود، ذكر كرده است. در عنوان بابها، باب شصتم و نودم ديده نمىشود، و اين، گويا بدان جهت بوده كه مؤلّف اين ارقام را در روايات نيافته است.
روايات كتاب با اسناد كامل، از طريق شيعه امامى و بيشتر با واسطه على بن بابويه پدر شيخ صدوق، ابن وليد، ابن ماجيلويه و ابن موسى بن متوكّل، نقل شدهاند و در كمتر از هفتاد مورد، از طريق مشايخ حديث اهل سنّت.[3] ابو الفتح كراجكى با الهام از سبك عددى الخصال، كتاب معدن الجواهر را نگاشت.[4] عدّهاى ديگر نيز به اختصار،
[1]. رجال النجاشى، ص 389؛ الفهرست، طوسى، ص 237، در نسخه بدل؛ معالم العلماء، ص 149.