responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : دانشنامه امام حسين عليه السلام بر پايه قرآن، حديث و تاریخ نویسنده : محمدی ری‌شهری، محمد    جلد : 8  صفحه : 367

2428.الكامل فى التاريخ : زنان خاندان پيامبر صلى الله عليه و آله را بيرون آوردند ، و به خانه يزيد بردند و زنى از خاندان يزيد نمانْد ، جز آن كه نزد آنان آمد . آنها مجلس عزا به پا داشتند .

2429.أنساب الأشراف : يزيد ، هنگامى كه صورت حسين عليه السلام را ديد ، گفت : تا كنون صورتى زيباتر از آن ، نديده بودم! به او گفته شد : او شبيه پيامبر خدا صلى الله عليه و آله بود . يزيد ، ساكت شد . زنانى از زنان يزيد بن معاويه ، هنگامى كه زنان حسين عليه السلام بر آنان وارد شدند ، به فغان آمدند و براى حسين عليه السلام مجلس عزا به پا داشتند .

2430.أنساب الأشراف ـ به نقل از وليد بن مسلم ، از پدرش ـ: هنگامى كه سرِ حسين بن على عليه السلام را بر يزيد بن معاويه وارد كردند و خانواده حسين عليه السلام را به كاخ سبز در آوردند ، دختران و زنان معاويه ، با هم شيون كردند و يزيد ، چنين گفت : {0 چه شيون خوبى در ميان شيون هاست ! و چه زود ، مرگ بر نوحه گران ، آسان مى شود! 0} كارى كه خدا آن را تقدير كند ، حتما واقع مى شود . ما به اطاعت اينان (عراقيان) بدون اين [كُشتن] هم راضى بوديم .

2431.الفصول المهمّة : زنان حسين عليه السلام را بر يزيد ، وارد كردند . سر [حسين عليه السلام ] ، پيشِ روى يزيد بود و فاطمه و سَكينه ، سرك مى كشيدند تا سر [پدرشان] را ببينند و يزيد ، آن را از آن دو ، پنهان مى كرد ؛ ولى هنگامى كه آن را ديدند ، فرياد كشيدند و صدا به گريه بلند كردند و زنان يزيد و دختران معاويه هم از گريه آنان به گريه افتادند و با صداى بلند به گريه و ناله پرداختند . فاطمه كه بزرگ تر از سَكينه ـ كه خدا از هر دوشان راضى باد ـ بود ، گفت : اى يزيد! دختران پيامبر خدا ، اسير باشند؟ ! يزيد گفت : به خدا ، اين مرا خوش حال نكرد . من ، اين را ناپسند مى پندارم و بيشتر از آنچه از شما گرفته شده ، به شما مى دهم . همچنين گفت : آنها را به درون حرم ببريد . هنگامى كه زنان به حرم يزيدْ وارد شدند ، زنى از خاندان يزيد نمانْد ، مگر آن كه نزد آنان آمد و درد و اندوه خود را بر مصيبت آنها و آنچه به ايشان رسيده است ، اظهار داشت و چندين برابرِ لباس ها و زيورهاى گرفته شده از ايشان را به آنان دادند . سَكينه مى گفت : كافر به خدايى ، بهتر از يزيد نديده ام .

نام کتاب : دانشنامه امام حسين عليه السلام بر پايه قرآن، حديث و تاریخ نویسنده : محمدی ری‌شهری، محمد    جلد : 8  صفحه : 367
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست