responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : دانشنامه امام حسين عليه السلام بر پايه قرآن، حديث و تاریخ نویسنده : محمدی ری‌شهری، محمد    جلد : 8  صفحه : 275

2362.الطبقات الكبرى (الطبقة الخامسة من الصحابة) : اثاثيه حسين عليه السلام و هر كه را از خاندان و زنان او كه مانده بود ، طناب پيچ آوردند و بر يزيد ، وارد كردند و پيشِ روى او ايستادند . زين العابدين عليه السلام به او فرمود : «اى يزيد ! تو را به خدا سوگند مى دهم ، گمان مى برى اگر پيامبر خدا صلى الله عليه و آله ما را طناب پيچ مى ديد ، چه مى كرد؟ آيا بر ما دل نمى سوزانْد؟!» . يزيد ، فرمان داد طناب ها را بريدند و شكست در چهره اش رخ نمود . سَكينه دختر حسين عليه السلام نيز گفت : اى يزيد ! آيا دختران پيامبر خدا صلى الله عليه و آله به اسارت مى روند؟!

2363.سير أعلام النبلاء ـ به نقل از ليث ـ: حسين عليه السلام از تسليم و اسير شدن ، امتناع ورزيد تا اين كه در طَف ، كشته شد و فرزندانش : على ، فاطمه و سَكينه را به سوى يزيد بردند . يزيد ، سَكينه را پشت تخت خود قرار داد تا سرِ پدرش را نبيند و على (زين العابدين) عليه السلام در غُل و زنجير بود .

2364.تاريخ الطبرى ـ به نقل از قاسم بن بُخَيت ـ: يزيد به مردم ، اجازه داد و آنان وارد شدند . سر ، پيشِ رويش بود و با سرِ چوب دستى اش بر دندان هاى پيشينِ حسين عليه السلام مى نواخت . سپس گفت : اين و ما ، مِصداق همان هستيم كه حُصَين بن حُمام مُرّى گفته است : 0 سرهاى مردانى را شكافتند كه محبوب ما بودند؛ ولى آنان ، نافرمان ترين و ستمكارترين بودند . [1] 0

2365.مقاتل الطالبيّين ـ به نقل از هانى بن ثُبَيت قايضى ـ: هنگامى كه اسيران را بر يزيد ـ كه خدا لعنتش كند ـ در آوردند ، قاتل حسين بن على عليه السلام جلو آمد و گفت : {0 ركابم را پُر از سيم و زر كن كه من ، پادشاهِ باحشمت را كشته ام . 0} {0 كسى را كشته ام كه بهترين پدر و مادر را داشت و كسى كه بهترين تبار را داشت . 0} آن گاه ، سر را پيش روى يزيد ـ كه خدا لعنتش كند ـ در تَشتى نهاد . يزيد با چوب دستى اش بر دندان هاى پيشِ آن مى زد و مى گفت : {0 سرهاى مردانى را شكافتند كه نزد ما عزيز بودند؛ ولى آنان نافرمان ترين و ستمكارترين بودند . 0}


[1] در الكامل فى التاريخ ، اين افزوده آمده است : قوم ما ، از انصاف دادن ، خوددارى كردند . از اين رو ، تيغ هاى در دستمان ، انصاف دادند و خون ها ريختند .

نام کتاب : دانشنامه امام حسين عليه السلام بر پايه قرآن، حديث و تاریخ نویسنده : محمدی ری‌شهری، محمد    جلد : 8  صفحه : 275
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست