responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : دانشنامه امام حسين عليه السلام بر پايه قرآن، حديث و تاریخ نویسنده : محمدی ری‌شهری، محمد    جلد : 7  صفحه : 439

آن گاه جنازه را به تنهايى ، داخل قبر گذاشت و هيچ يك از آنها با وى همكارى نكردند . سپس صورتش را به گلوى شريف امام عليه السلام گذاشت و در حالى كه مى گريست ، مى فرمود : طُوبى لِأرضٍ تَضَمَّنت جَسَدَكَ الشَّريفَ، أمَّا الدُّنيا فَبَعدَكَ مُظلِمَةٌ و الآخِرَةُ فَبِنُورِكَ مُشرِقَةٌ . أمّا الحُزنُ سَرمَدٌ و اللَّيلُ فَمُسَهَّدٌ حَتّى يَختارَ اللّه ُ لى دارَكَ الَّتى أنتَ مُقيمٌ بِها ، فَعَليكَ مِنّى السَّلامُ يا بنَ رَسولِ اللّه ِ و رَحمَةُ اللّه ِ و بَرَكاتُهُ . خوشا زمينى كه جسد شريف تو را در خود خواهد داشت! دنيا پس از تو ، تاريك و آخرت با نور تو روشن است . اندوهم هميشگى است و شب هايم به بيدارى خواهد گذشت تا خداوند ، خانه اى را كه تو در آن مقيم شده اى ، نصيبم كند . از من بر تو سلام ـ اى پسر پيامبر خدا ـ و رحمت و بركاتش بر تو باد! آن گاه بر قبر ، خشت چيد و خاك ريخت و سپس دستش را روى قبر گذاشت و با انگشتانش بر آن نگاشت و نوشت : هذا قَبرُ حُسَينِ بنِ عَلىّ بنِ أبى طالِبٍ الَّذى قَتَلُوهُ عَطشانا غَريبا . اين ، قبر حسين بن على بن ابى طالب است كه او را غريبانه و تشنه كشتند . پس از آن ، با راه نمايى او ، عبّاس عليه السلام را دفن كردند . در پايان ، بنى اسد ، به مرد عرب گفتند : اى برادر عرب ! به حقّ اين جنازه اى كه به تنهايى به خاك سپردى و كسى از ما را شريك خود نساختى ، بگو تو كه هستى . وى گريه شديدى كرد و فرمود : أنا إمامُكم عَلِىُّ بنُ الحُسَينِ . من ، امام شما على بن الحسين هستم . آنان به ايشان گفتند : تو على [بن الحسين] هستى ؟

نام کتاب : دانشنامه امام حسين عليه السلام بر پايه قرآن، حديث و تاریخ نویسنده : محمدی ری‌شهری، محمد    جلد : 7  صفحه : 439
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست