responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : دانشنامه امام حسين عليه السلام بر پايه قرآن، حديث و تاریخ نویسنده : محمدی ری‌شهری، محمد    جلد : 11  صفحه : 319

زيارت چهارم

3233.الكافى ـ به نقل از حسين بن ثُوَير ـ: من ، يونس بن ظَبيان ، مُفضَّل بن عمر و ابو سَلَمه سَرّاج ، نزد امام صادق عليه السلام نشسته بوديم و يونس ـ كه از همه ما مُسن تر بود ـ ، با امام عليه السلام سخن مى گفت . او به امام عليه السلام گفت : فدايت شوم! من در مجالس اين قوم (يعنى بنى عبّاس) ، حاضر مى شوم . در آن حال ، چه بگويم ؟ امام عليه السلام فرمود : «اگر در مجلس آنان ، حاضر شدى ، چون ما را ياد كردى ، بگو : خدايا ! آسايش و شادى را به ما بنما ؛ كه در اين صورت ، به هر چه خواهى ، مى رسى» . گفتم : فدايت شوم! من ، حسين عليه السلام را خيلى ياد مى كنم . چه چيزى بگويم ؟ امام عليه السلام فرمود : «بگو : درود خدا بر تو باد ، اى ابا عبد اللّه ! . اين را سه بار مى گويى ، كه سلام ، از دور و نزديك ، به او مى رسد ». سپس فرمود : «ابا عبد اللّه الحسين عليه السلام ، چون در گذشت ، آسمان هاى هفتگانه و زمين هاى هفتگانه و هر چه در آنها و ميان آنها بود ، بر او گريستند ، و هر كس از مخلوقات پروردگارمان كه به بهشت و دوزخ در مى آيد و آنچه ديده مى شود و ديده نمى شود ، بر ابا عبد اللّه الحسين عليه السلام گريسته است ، مگر سه چيز كه بر او گريه نكردند» . گفتم : فدايت شوم! اين سه چيز ، كدام اند ؟ فرمود : «بصره ، دمشق و خاندان عثمان ـ كه لعنت خدا بر ايشان باد ـ ، بر او نگِريستند ». گفتم : فدايت شوم! من ، مى خواهم او را زيارت كنم . چه بگويم و چه كار كنم ؟ [1] فرمود : «هنگامى كه نزد ابا عبد اللّه عليه السلام آمدى ، بر كناره رود فرات ، غسل كن . سپس لباس هاى پاكيزه ات را به تن كن و پابرهنه برو ، كه در حرمى از حرم هاى خدا و پيامبرش هستى و پيوسته ، تكبير و تهليل بگو و تسبيح و حمد و تعظيم خدا را به جاى آور و بر محمّد و خاندانش ، درود فرست تا به درگاه حائر برسى . سپس مى گويى : سلام بر تو ، اى حجّت خدا و فرزند حجّت او ! سلام بر شما ، اى فرشتگان خدا و زائران قبر فرزند پيامبر خدا ! آن گاه ، ده گام بردار و بِايست و سى تكبير بگو و به سوى او برو تا به رو به روى صورتش برسى و رو در روى آن ، قرار گيرى . سپس قبله را ميان دو شانه خود قرار مى دهى و مى گويى : سلام بر تو ، اى حجّت خدا و فرزند حجّت او ! سلام بر تو ، اى كُشته راه خدا و فرزند كُشته او ! سلام بر تو ، اى خون خدا و فرزند خون خدا ! سلام بر تو ، اى خونِ انتقام گرفته نشده خدا در آسمان ها و زمين ! گواهى مى دهم كه خون تو ، در سراى جاويد ، آرام گرفت و سايه هاى عرش در برابر آن ، به هم آمدند و همه مردمان ، بر آن گِريستند ، و نيز همه آسمان ها و زمين هاى هفتگانه ، و هر چه در آنها و ميان آنها بود ، و هر كس از آفريدگان پروردگارمان كه به بهشت و دوزخ ، در مى آيد ، و آنچه ديده مى شود و آنچه ديده نمى شود . گواهى مى دهم كه تو ، حجّت خدا و فرزند حجّت اويى . گواهى مى دهم كه تو ، كُشته راه خدا و فرزند كُشته اويى . گواهى مى دهم كه تو ، انتقام گيرنده خدا و فرزند انتقام گيرنده اويى . گواهى مى دهم كه تو ، خون تاوان گرفته نشده خدا در آسمان ها و زمينى . گواهى مى دهم كه تو ، [ پيام خدا را ] رساندى و خيرخواهى نمودى و وفا كردى و به كمال رساندى و در راه خدا ، جهاد كردى و براى عقيده و هدفت ، راهِ شهادت را پيمودى و شهيد و شاهد و مشهود گشتى . من ، بنده خدا و وابسته تو ، و در طاعتَت ، و ميهمان تو هستم . منزلت والا در نزد خدا و استوارگامى در هجرت به سوى تو را خواستارم ، و نيز راهى بدون اضطراب براى وارد شدن به سرپرستى تو ، كه به آن ، فرمان يافته ام . هر كس خدا را بخواهد ، از شما آغاز مى كند . خداوند ، دروغ را با شما روشن مى سازد و روزگار سخت را با شما دور مى كند . خداوند ، با شما مى گشايد و به پايان مى بَرَد ، و با شما ، هر چه را بخواهد ، محو مى كند و هر چه را بخواهد ، استوار مى دارد و با شما ، طوق ذلّت را از گردن هاى ما ، باز مى كند و با شما ، انتقام خون هر مؤمنى را مى گيرد ، و با شما ، زمين ، درختان خود را مى رويانَد و با شما ، درختان ، ميوه مى دهند و با شما ، آسمان ، باران و روزىِ خود را فرو مى فرستد و با شما ، خداوند ، گِرِه از كارها مى گشايد و با شما ، باران را نازل مى كند ، و با شما ، زمينِ بر دوش كِشنده پيكرهايتان ، استوار مى ايستد و كوه هايش آن را از جنبيدن ، باز مى دارند . اراده خدا در تقدير امور ، نزد شما فرود مى آيد و از خانه هاى شما ، بيرون مى آيد ، و نيز تفصيل احكام صادر شده بندگان . لعنت بر امّتى كه شما را كُشتند ، و [ بر ] امّتى كه با شما مخالفت كردند ، و [ بر ]امّتى كه ولايتتان را انكار كردند ، و [ بر ] امّتى كه بر شما غلبه كردند ، و [ بر ] امّتى كه ديدند و [ براى يارى شما ]حاضر نشدند ! ستايش ، ويژه خدايى است كه آتش را جايگاه آنان كرد ـ و چه بد وارد مى شوند و چه بد جاى ورودى است ـ ! و ستايش ، ويژه خداى جهانيان است ، و درود خدا بر تو باد ! اى ابا عبد اللّه ! من از مخالفانت ، به خدا بيزارى مى جويم (سه بار) . سپس ، بر مى خيزى و نزد پسرش على اكبر عليه السلام ـ كه پايين پاى امام عليه السلام است ـ ، مى روى و مى گويى : سلام بر تو ، اى فرزند پيامبر خدا ! سلام بر تو ، اى فرزند على ، امير مؤمنان ! سلام بر تو ، اى فرزند حسن و حسين ! سلام بر تو ، اى فرزند خديجه و فاطمه ! خدا بر تو درود فرستد و قاتلانت را لعنت كند (سه بار مى گويى) ! من ، از آنها نزد خدا ، بيزارى مى جويم (سه بار) . سپس بر مى خيزى و با دستت ، به شهيدان اشاره مى كنى و مى گويى : سلام بر شما (سه بار) ! به خدا سوگند ، رستگار شديد . به خدا سوگند ، رستگار شديد . كاش من با شما بو��م و بهره اى گران مى بردم ! آن گاه ، مى گردى و قبر ابا عبد اللّه عليه السلام را پيش رويت ، قرار مى دهى و شش ركعت نماز (سه نماز دو ركعتى) مى خوانى ، كه زيارتت ، كامل شده است و اگر خواستى ، مى توانى باز گردى» .


[1] از اول روايت تا اينجا در «كتاب من لا يحضره الفقيه » نيست

نام کتاب : دانشنامه امام حسين عليه السلام بر پايه قرآن، حديث و تاریخ نویسنده : محمدی ری‌شهری، محمد    جلد : 11  صفحه : 319
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست