responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : دانش نامه اميرالمؤمنين (ع) بر پايه قرآن، حديث و تاريخ نویسنده : محمدی ری‌شهری، محمد    جلد : 5  صفحه : 211

2245.المصنَّف ، ابن ابى شيبه ـ به نقل از عبد اللّه بن عُبَيد بن عُمَير ـ: اشتر و ابن زبير ، رو در رو شدند. ابن زبير گفت: ضربتى بر او نزدم ، جز آن كه اشتر ، پنج يا شش ضربه بر من زد . سپس مرا با پايم در افكنْد . پس اشتر گفت: اگر خويشاوندى ات با پيامبر خدا نبود، عضوى از اعضايت را بر بدنت باقى نمى گذاشتم .

2246.تاريخ دمشق ـ بـه نـقل از زُهَير بـن قيس ـ: بـا ابن زبير ، وارد حمّام شدم . ناگاه جاى ضربتى را در سرش ديدم كه اگر يك شيشه روغن در آن مى ريخت ، جا مى گرفت. گفت: مى دانى چه كسى اين ضربت را زد؟ گفتم: نه. گفت: اين را پسرعمويت اشتر بر من وارد ساخت.

9 / 11

كشته شدن طلحه به دست مروان

2247.الفتوح: طلحه با صداى بلند ، فرياد مى زد: بندگان خدا! شكيبايى، شكيبايى [ ورزيد] ! چرا كه پس از شكيبايى ، نصرت و پاداش است. مروان بن حَكَم به وى نگاهى افكند و به برده اش گفت: واى بر تو ، اى غلام! به خدا سوگند كه مى دانم هيچ كس در روز كشتن عثمان در خانه اش به اندازه طلحه [ مردم را ]تحريك نكرد و هيچ كس جز او ، وى را نكشت . اكنون اگر مرا پنهان كنى ، تو را آزاد خواهم كرد . غلام ، وى را پنهان ساخت . مروان ، تيرى زهرآگين به سوى طلحة بن عبيد اللّه پرتاب كرد. تير به طلحه اصابت كرد و طلحه بر اثر اصابت تير بر زمين افتاد و بيهوش شد . سپس به هوش آمد و ديد كه خون از او جارى است. گفت: إنّا للّه وإنّا إليه راجعون ! به خدا سوگند ، گمان مى كنم مقصود خداوند عز و جل از اين آيه ماييم كه : «و از فتنه اى كه تنها به ستمكاران شما نمى رسد ، بترسيد و بدانيد كه خدا ، سختْ كيفر است» .

نام کتاب : دانش نامه اميرالمؤمنين (ع) بر پايه قرآن، حديث و تاريخ نویسنده : محمدی ری‌شهری، محمد    جلد : 5  صفحه : 211
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست