responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : دانش نامه اميرالمؤمنين (ع) بر پايه قرآن، حديث و تاريخ نویسنده : محمدی ری‌شهری، محمد    جلد : 3  صفحه : 483

1298.المناقب ، خوارزمى ـ به نقل از سعيدبن مسيّب ـ: على عليه السلام بيرون رفت و وارد خانه اش شد . مردم ، با شتاب ، به سوى وى آمدند و صحابيان پيامبر خدا شعار مى دادند كه : «على ، اميرمؤمنان است» ، تا آن كه به خانه وى وارد شدند و گفتند : با تو بيعت مى كنيم . دستت را دراز كن . چاره اى از زمامدار نيست . آن گاه على عليه السلام فرمود : «اين ، در اختيار شما نيست . اين ، حقّ بدريان است . هر آن كس كه اهل بدر بدو راضى شوند ، خليفه خواهد بود» . كسى از بدريان نماند ، جز آن كه نزد على عليه السلام آمد . آن گاه گفتند : ما كسى را جز تو سزاوارتر بر امرِ حكومت نمى دانيم . دستت را دراز كن تا با تو بيعت كنيم . سپس على عليه السلام فرمود : «طلحه و زبير كجايند؟» . نخستين كسى كه بيعت كرد ، طلحه بود كه با دستْ بيعت نمود . انگشتان [ دست] طلحه ، معلول بود . على عليه السلام آن را به فالِ بد گرفت و فرمود : «چه قدر سزاوار است كه اين بيعت ، شكسته شود!» . سپس زبير ، سعد و ياران پيامبر صلى الله عليه و آله بيعت كردند .

نسبت دادن «فال بد زدن» به امام

براساس آنچه گذشت ، طلحه ، نخستين كسى بود كه با على عليه السلام بيعت كرد . دست طلحه ، ناقص بود . از اين روى ، فال بد زدند كه اين بيعت ، دوام نخواهد داشت . در اين كه تفأّلِ بد را چه كسى بر زبان ها انداخت ، منابع ، يكْ داستان نيستند . برخى آن را به شخصى به نام حبيب بن ذؤيب نسبت داده اند و بعضى آورده اند كه مردى از بنى اسد ، فال بد زد و گفت : نخستين كسى كه بيعت را آغاز كرد ، دستى ناقص است . اين كار ، به سامان نرسد . امّا رواياتى هم اين «تطيّر» را به امام على عليه السلام نسبت داده و نوشته اند كه آن بزرگوار ، به هنگام بيعت او فرمود : چه قدر سزاوار است كه [ اين بيعت] شكسته شود ! امّا به نظر مى رسد كه اين نسبت ، استوار نباشد و بر نااستوارى آن ، به عقل و نقل مى توان استناد كرد . بى گمانْ عقل ، در هنگامه اى آن چنان ، كه مردمانْ يكسر بر پيمانى گرد آمده اند ، تفأّل به ناكامى را روا نمى دارد و از اين روى ، هيچ خردمندى چنين نمى كند . چگونه على عليه السلام ، آن خردمند بى بديل ، در نخستين روز بيعت ، در ميان مردمْ نقضِ بيعت يكى از برجسته ترين چهره هاى سياسى را مطرح مى سازد ، آن هم با استناد به تطيّر و تفأّل؟! اين گونه سخن راندن ، از يك سو جوّ شايعه را براى سست كردن پايه هاى حكومت ، دامن مى زند و از سوى ديگر ، نوعى ترغيب براى شكستن پيمان است و بى گمان ، افترايى است بر امام . به علاوه ، در روايات فراوانى ، تطيّر ، ناپسند تلقّى شده است و مردم ، از تطيّر بازداشته شده اند وبراين نكته تأكيد شده است كه اهل بيت عليهم السلام، فالِ بد نمى زنند و ... . بدين سان ، بسيار بعيد است كه امام عليه السلام چنين سخنى بر زبان آورد و يا به عملى اين گونه نااستوار ، دست يازد .

نام کتاب : دانش نامه اميرالمؤمنين (ع) بر پايه قرآن، حديث و تاريخ نویسنده : محمدی ری‌شهری، محمد    جلد : 3  صفحه : 483
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست