responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : فرهنگ نامه علوم قرآن نویسنده : دفتر تبلیغات اسلامی    جلد : 1  صفحه : 945

اَسناد عالي قرائات

اَسناد عالي قرائات

(اسناد غيرمقطوع و با وسايط کم)

يکى از مباحث مهم در مبحث قرائت‌ها، سندشناسى و بررسى اسناد قرائت‌ها است؛ زيرا ارزش قرائت‌ها (چه متواتر باشند و چه آحاد) در استناد آن‌ها به شخص معصوم و پيامبر (ص) است؛ مثلاً قرائت عاصم به ابوعبدالرحمان سلمى مستند است و او شاگرد امام على (عليه السلام) است و امام على (عليه السلام) نيز از شخص پيامبر اکرم (ص) نقل مى‌کند.

در علم رجال شيعه، حديثى را که متصل‌السند و کم‌واسطه باشد حديث «عالى‌السند»، و عکس آن يعنى حديثى را که افراد سلسله سند آن بيش از افراد سلسله همان حديث به سند ديگر، يا بيشتر از نظاير حديث مزبور باشد، حديث «نازل‌السند» مى‌گويند.

اين قانون نيز در قرائت قراء سبعه و غير آنان جارى است؛ يعنى قرائتى که سلسله اسناد رجال آن به طور متصل و غيرمقطوع و با واسطه‌هاى کم از طريق قارى تا شخص معصوم رسيده باشد، قرائتى عالى‌السند و عکس آن، قرائت نازل‌السند است.

مسلک عامه در اين زمينه مقدارى گسترده‌تر است. سيوطى در الإتقان فى علوم القرآن مى‌گويد: علماى حديث، اسناد را از حيث عالى يا نازل بودن، بر پنج قسم دانسته‌اند، و همين اقسام در اسناد قرائات جارى است:

بالاترين مرتبه علو در احاديث، سلسله سندى است که از لحاظ عدد راويان کمتر بوده، به زمان رسول اکرم (ص) منتهى شود و رجال آن از عيب مبرا بوده و ضعيف نباشند. در قرائات هم، ارزشمندترين سلسله‌سند در اين زمان نزد بزرگان، سندى است که رجال آن چهارده نفر باشند، مثل قرائت ابن‌عامر از روايت ابن‌ذکوان. پس از آن، سندى است که رجال آن به پانزده نفر برسد، مثل قرائت عاصم از روايت حفص و قرائت يعقوب از روايت رُوَيس.

مرتبه دوم، احاديث داراى سلسله سندِ قريب (با واسطه کم) به يکى از ائمه حديث مثل اعمش، هُشَيم، ابن جُرَيج، اوزاعى و مالک. و در قرائات، نظير آن از حيث قرب به يکى از قرّاء سبعه است، که در اين زمان (عصر سيوطي) ، در بهترين موارد با دوازده واسطه به نافع و ابن عامر مي‌رسد.

مرتبه سوم، علوّ به لحاظ روايت از يکى از صحاح ستّه است. و در قرائات، نظير آن از حيث قرب به يکى از کتب مشهور در قرائات است مثل التيسير و الشاطبيه. بحث «موافقت» و «اِبدال» و «مساوات» و «مصافحه» در اين قسم مطرح مي‌شود.

مرتبه چهارم، علوّ به لحاظ تقدّم وفات راوى به شيخ خود است. مثلاً تاج بن مکتوم و ابوالمعالى ابن اللَّبّان و برهان شامي هر سه از ابوحيّان نقل حديث مي‌کنند اما به دليل قرب وفات، حديث نفر اول از نفر دوم، و حديث نفر دوم از نفر سوم بهتر است. در قرائات نيز تقدّم وفات قارى به شيخ خود، ملاک علوّ است.

مرتبه پنجم، علو به لحاظ فاصله زمانى اخذ حديث از شيخ تا موت او است، بدون مقايسه با امر ديگر يا شيخ ديگر، که ملاک علوّ را در اين مورد، برخى پنجاه سال و برخى سى سال دانسته‌اند. در قرائت نيز، فاصله زمانى تلقّى قرائت از شيخ قرائت تا زمان موت او است.


[1]سيوطي ، عبد الرحمان بن ابي بكر ، 849 - 911ق.;الاتقان فى علوم القرآن;جلد1;صفحه (254-257)
[2]مديرشانه چي ، كاظم ، 1306 -1381.;دراية الحديث;صفحه 67
نام کتاب : فرهنگ نامه علوم قرآن نویسنده : دفتر تبلیغات اسلامی    جلد : 1  صفحه : 945
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست