responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : فرهنگ نامه علوم قرآن نویسنده : دفتر تبلیغات اسلامی    جلد : 1  صفحه : 4818

وقف سجاوندي

وقف سجاوندي

(مراتب وقف از نظر ابوجعفر طيفور سجاوندي)

علاّمه شيخ عبدالله ابو جعفر محمدبن ابي‌يزيد طيفور سجاوندي (م506 ق) ملقب به شمس‌الدين از قاريان قرآن، و نخستين کسي بود که نشانه‌هاي وقف را براي راهنمايي درست خواندن قرآن بکار برد. اين نشانه‌ها را به نام او سجاوندي، و قرآني را که اين نشانه‌ها در آن بکار رود «قرآن سجاوندي» خوانند. وي براي وقف 5 مرتبه قائل است:

1. وقف لازم: در مواردي وقف را لازم گويند که اگر وقف نشود، خلاف مقصود به ذهن شنونده القا مي‌شود؛ مثل وصل کردن (وَمَا هُم بِمُؤْمِنِينَ)((بقره//8) به فراز بعد از آن، يعني:)(يُخَادِعُونَ اللّهَ)((بقره//9) که توهم مي‌شود قسمت اخير، صفت براي مؤمنين است؛ )

2. وقف مطلق: مواردي که ابتداي به عبارت بعدي امري نيکو است، مثل اسمي که مبتدا واقع شده در:((كَبُرَ عَلَى الْمُشْرِكِينَ مَا تَدْعُوهُمْ إِلَيْهِ اللَّهُ يَجْتَبِي إِلَيْهِ مَن يَشَاء...))(شوري//13) و فعل مستأنف (يَعْبُدُونَنِي) در (وَلَيُبَدِّلَنَّهُم مِّن بَعْدِ خَوْفِهِمْ أَمْنًا يَعْبُدُونَنِي لَا يُشْرِكُونَ بِي شَيْئًا) (نور//55) و مفعولِ فعل محذوف در: (وَعْدَ اللّهِ حَقًّا)((نساء//122) و شرط در:)(صُمٌّ وَبُكْمٌ فِي الظُّلُمَاتِ مَن يَشَإِ اللّهُ يُضْلِلْهُ)((انعام//39) و استفهام در:)(وَاللّهُ أَرْكَسَهُم بِمَا كَسَبُواْ أَتُرِيدُونَ أَن تَهْدُواْ مَنْ أَضَلَّ اللّهُ)((نساء//88) و نفي در:)(وَرَبُّكَ يَخْلُقُ مَا يَشَاء وَيَخْتَارُ مَا كَانَ لَهُمُ الْخِيَرَةُ)((قصص//68) ؛ )

3. وقف جايز: مواردي که براي هر يک از وقف و وصل، وجه رجحاني موجود است، مثل((والَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِمَا أُنزِلَ إِلَيْكَ وَمَا أُنزِلَ مِن قَبْلِكَ وَبِالآخِرَةِ هُمْ يُوقِنُونَ))(بقره//4) که واو عطف در:((وَبِالآخِرَةِ هُمْ يُوقِنُونَ))اقتضاي وصل دارد، و تقديم مفعول بر فعل مقتضي وقف است؛

4. وقف مجوَّز: مواردي که عامل و مقتضي وصل قوي تر است اما وجهي براي وقف هم موجود است، مثل:((أُولَئِكَ الَّذِينَ اشْتَرَوُاْ الْحَيَاةَ الدُّنْيَا بِالآَخِرَةِ فَلاَ يُخَفَّفُ عَنْهُمُ الْعَذَابُ وَلاَ هُمْ يُنصَرُونَ))(بقره//86) که فاء سببيت و جزاء در:((فَلاَ يُخَفَّفُ عَنْهُمُ))مقتضي وصل است اما نظم کلام بر سياق استيناف، مجوِّز وقف است؛

5. وقف مرخَّص: مواردي که عبارت بعدي، مستغني از ماقبل نيست اما به سبب طول کلام و انقطاع نفس، رخصت در وقف داده مي‌شود و لازم نيست که دوباره برگردد و وصل کند زيرا جمله مابعد، قابل فهم است، مثل: (الَّذِي جَعَلَ لَكُمُ الأَرْضَ فِرَاشاً وَالسَّمَاء بِنَاء وَأَنزَلَ مِنَ السَّمَاء مَاء)((بقره//22) که عبارت:)(وَأَنزَلَ مِنَ السَّمَاء مَاء)(به دليل عود ضمير به ماقبل، مستغني از سياق کلام نيست اما خود جمله به تنهايي قابل فهم است.)


[1]سيوطي ، عبد الرحمان بن ابي بكر ، 849 - 911ق.;الاتقان فى علوم القرآن;جلد1;صفحه (287-289)
نام کتاب : فرهنگ نامه علوم قرآن نویسنده : دفتر تبلیغات اسلامی    جلد : 1  صفحه : 4818
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست