نام کتاب : فرهنگ نامه علوم قرآن نویسنده : دفتر تبلیغات اسلامی جلد : 1 صفحه : 4468
معوِّذتين
سُوَر مُعَوِّذتان
(معوِّذتين)
(سورههاى فَلَق و ناس)
دو سوره فلق و ناس را که با «قل اعوذ» آغاز مىشوند، سور «معوِّذتان» يا «مُعَوِّذتَين» مىنامند.
سبب اين نام گذاري اين است که تنها ره رهايي انسان از خطرهايي که از آنها هراس دارد
و نيز ضرر هايي که توسط شياطين انس و جن و وسوسههاي آنان و يا از طريق سحر و جادوي
ساحران و جادوگران متوجه اوست؛ در اين دو سوره، پناه بردن به خداوند عالميان دانسته
شده است؛ نه شياطين، جنيان، جادوگران، بتها و ساير مخلوقات و نيروهاي طبيعي.
از رسول خدا (ص) روايت شده که
بسيار مىشد، ايشان امام حسن (ع) و امام حسين (ع) را با اين دو سوره تعويذ (در پناه
خداوند متعال قراردادن) مىكرد.
و نيز روايت شده: مردى يهودى رسول خدا (ص) را جادو كرد، و در نتيجه آن
حضرت بيمار شد، جبرئيل بر او نازل گشته دو سوره معوذتين را آورد و گفت: مردى يهودى
تو را سحر كرده و سحر مذكور در فلان چاه است، رسول خدا (ص) على (ع) را فرستاد آن سحر
را آوردند، دستور داد گرههاى آن را باز نموده، براى هر گره يك آيه بخواند، على (ع)
هر گرهى را باز مىكرد يك آيه را مىخواند، به محضى كه گرهها باز و اين دو سوره تمام
شد، رسول خدا (ص) برخاست، گويا پاىبندى از پايش باز شده باشد.
بعضى از مفسران نوشتهاند كه پيامبر هر شب كه به بستر خود م يرفت اين دو
سوره معوذتين و سوره قل هو اللّه احد را ميخواند و بكف دست خود ميدميد و به سر و
صورت خود ميماليد و از شر مردم بد و جادوگران و حسدورزان و كساني كه در دلهاى مردم
وسوسه ميكردند و در روح آنها شك و ترديد و ناراحتى بوجود ميآوردند، به خدا پناه
ميبرد.
فضيل بن يسار مىگويد: از حضرت باقر (ع) شنيدم: رسول خدا (ص) به شدت مريض
شد و درد شديدى به حضرتش عارض گرديد جبرائيل و ميكائيل به محضرش آمدند. جبرائيل بالاى
سرش و ميكائيل نزد پاهاى آن حضرت نشست، جبرائيل او را با قُلْ أَعُوذُ بِرَبِّ الْفَلَقِ
تعويذ كرد و در پناه خدا قرار داد و ميكائيل با قُلْ أَعُوذُ بِرَبِّ النَّاسِ.
در تفسير شريف الميزان آمده: به اين دسته روايات اشكالى كردهاند، و آن
اين است كه اين روايات با مصونيت رسول خدا (ص) از تاثير سحر نمىسازد، و چگونه سحر
ساحران در آن جناب مؤثر مىشده با اين كه قرآن كريم مسحور شدن آن جناب را انكار نموده،
فرموده: وَ قالَ الظَّالِمُونَ إِنْ تَتَّبِعُونَ إِلَّا رَجُلًا مَسْحُوراً
انْظُرْ كَيْفَ ضَرَبُوا لَكَ الْأَمْثالَ فَضَلُّوا فَلا يَسْتَطِيعُونَ سَبِيلًا
ليكن اين اشكال وارد نيست، براى اينكه منظور مشركين از اينكه آن جناب را مسحور بخوانند،
اين بوده كه آن جناب بى عقل و ديوانه است، آيه شريفه هم اين معنا را رد مىكند، و اما
تاثير سحر در اينكه مرضى در بدن آن جناب پديد آيد، و يا اثر ديگرى نظير آن را داشته
باشد، هيچ دليلى بر مصونيت آن جناب از چنين تاثيرى در دست نيست.
[1]سخاوي ، علي بن محمد ، 558-643ق.;جمال
القراء و كمال الاقراء;جلد1;صفحه 186
[2]راميار ، محمود ، 1301 - 1363;تاريخ قرآن;صفحه
597
[3]جمعي از محققان;علوم القرآن عندالمفسرين;جلد1;صفحه
329
[4]سيوطي ، عبد الرحمان بن ابي بكر ،
849 - 911ق.;الاتقان فى علوم القرآن;جلد4;صفحه 197و133
[5]طباطبايي ، محمد حسين ، 1281 - 1360;الميزان
في تفسير القرآن;جلد20;صفحه 393
نام کتاب : فرهنگ نامه علوم قرآن نویسنده : دفتر تبلیغات اسلامی جلد : 1 صفحه : 4468