نام کتاب : فرهنگ نامه علوم قرآن نویسنده : دفتر تبلیغات اسلامی جلد : 1 صفحه : 381
آيه حيض
آيه حيض
(آيه 222 بقره،
در باره اجتناب از آميزش با زنان در حالت حيض)
به آيه 222 سوره
بقره «آيه حيض» گفته ميشود:((وَ يَسْئَلُونَكَ عَنِ الْمَحِيضِ قُلْ هُوَ أَذىً
فَاعْتَزِلُوا النِّساءَ فِي الْمَحِيضِ وَ لا تَقْرَبُوهُنَّ حَتَّى يَطْهُرْنَ فَإِذا
تَطَهَّرْنَ فَأْتُوهُنَّ مِنْ حَيْثُ أَمَرَكُمُ اللَّهُ إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ التَّوَّابِينَ
وَ يُحِبُّ الْمُتَطَهِّرِينَ) ؛ «و از تو، در باره خون حيض سؤال مىكنند، بگو:
) چيز زيانبار و آلودهاى است، از اين رو در حالت قاعدگى، از زنان كنارهگيرى
كنيد! و با آنها نزديكى ننماييد، تا پاك شوند! و هنگامى كه پاك شدند، از طريقى كه خدا
به شما فرمان داده، با آنها آميزش كنيد! خداوند، توبه كنندگان را دوست دارد، و پاكان
را (نيز) دوست دارد».
شأن نزول: زنان
در هر ماه به مدت حد اقل سه روز و حد اكثر ده روز قاعده مىشوند و آن عبارت از خونى
است كه با اوصاف خاصى كه در كتب فقه آمده از رحم زن خارج مىگردد، زن را در چنين حال
حائض و آن خون را خون حيض مىگويند، آيين كنونى يهود و نصارا احكام
ضد يكديگر در مورد آميزش مردان با چنين زنانى دارند كه براى هر كس حالت استفهام ايجاد
مىنمايد.
جمعى از يهود
مىگويند معاشرت مردان با اينگونه زنان مطلقا حرام است هر چند كه به صورت غذا خوردن
سر يك سفره و يا زندگى در يك اطاق باشد مثلا مىگويند جايى كه زن حائض بنشيند مرد نبايد
بنشيند، اگر نشست بايد لباس خود را بشويد و الا نجس است، و نيز اگر در رختخواب او بخوابد
لباس و بدن را بايد شستشو دهد.
در مقابل اين
گروه نصارا هستند كه مىگويند: هيچ گونه فرقى ميان حالت حيض زنان و غير حيض نيست، همه
گونه معاشرت حتى آميزش جنسى با آنان بى مانع است! مشركين عرب به خصوص آنها كه در مدينه
زندگى مىكردند، كم و بيش به خلق و خوى يهود انس گرفته بودند و با زنان حائض مانند
يهود رفتار مىكردند و در زمان عادت ماهيانه از آنها جدا مىشدند، همين اختلاف در آيين
و افراط و تفريطهاى غير قابل گذشت سبب شد كه بعضى از مسلمانان از پيغمبر اكرم ص در
اين باره سؤال كنند، در پاسخ آنان اين آيه نازل شد.
قرآن، خون حيض
را اذى (چيز آلوده يا زيانآور) معرفى كرده است، و در حقيقت اين جمله، فلسفه حكم اجتناب
از آميزش جنسى زنان را در حالت قاعدگى بيان مىكند، زيرا آميزش در چنين حالتى، علاوه
بر اينكه تنفرآور است، زيانهاى بسيارى به بار مىآورد كه طب امروز نيز آن را اثبات
كرده، از جمله احتمال عقيم شدن مرد و زن، و ايجاد يك محيط مساعد براى پرورش ميكرب بيماريهاى
آميزشى (مانند سفليس و سوزاك) و نيز التهاب اعضاء تناسلى زن و وارد شدن خون آلوده به
داخل عضو تناسلى مرد و غير اينها كه در كتب طب آمده است، لذا پزشكان، آميزش جنسى با
چنين زنانى را ممنوع اعلام مىكنند.
اصولا خونى كه
هنگام عادت ماهيانه دفع مىشود، خونى است كه هر ماه در عروق داخلى رحم، براى تغذيه
جنين احتمالى جمع مىگردد، زيرا مىدانيم رحم زن در هر ماه توليد يك تخمك مىكند، و
مقارن آن عروق داخلى رحم به عنوان آماده باش براى تغذيه نطفه مملو از خون مىشود، اگر
در اين موقع كه تخمك وارد رحم مىشود، اسپرم كه نطفه مرد است در آنجا موجود باشد، تشكيل
نطفه و جنين مىدهد و خونهاى موجود در عروق رحم صرف تغذيه آن مىشود، در غير اين صورت،
بر اثر پوسته پوسته شدن مخاط رحم، و شكافتن جدار رگها، خون موجود خارج مىشود و اين
همان خون حيض است، و از اينجا دليل ديگرى براى ممنوع بودن آميزش جنسى در اين حال به
دست مىآيد، زيرا رحم زن در موقع تخليه اين خونها هيچ گونه آمادگى طبيعى براى پذيرش
نطفه ندارد و لذا از آن صدمه مىبيند.
جمله «يطهرن» به گفته بسيارى از مفسران به معناى پاك
شدن زنان از خون حيض است، و اما جمله «فَإِذا تَطَهَّرْنَ» را بسيارى به معناى غسل
كردن گرفتهاند، بنا بر اين طبق جمله اول، هنگام پاك شدن از خون، آميزش جنسى جايز است
هر چند غسل نكرده باشد و طبق جمله دوم، تا غسل نكند جايز نيست.
جمله مِنْ حَيْثُ أَمَرَكُمُ اللَّهُ
(از آن طريق كه خداوند دستور داده) مىتواند تاكيدى بر جمله قبل باشد، يعنى فقط در
حال پاكى زنان، آميزش جنسى داشته باشيد نه در غير اين حالت، و ممكن است مفهوم وسيعتر
و كلىترى از آن استفاده كرد، يعنى بعد از پاك شدن نيز، آميزش بايد در چهار چوب فرمان
خدا باشد، اين فرمان مىتواند فرمان تكوينى پروردگار يا فرمان تشريعى او باشد زيرا
خداوند براى بقاى نوع انسان، جاذبه مخصوصى در ميان دو جنس مخالف، نسبت به يكديگر قرار
داده، و به همين دليل آميزش جنسى لذت خاصى براى هر دو طرف دارد، ولى مسلم است كه هدف
نهايى بقاء نسل بوده، و اين جاذبه و لذت مقدمه آن است بنا بر اين لذت جنسى بايد، تنها
در مسير بقاى نسل قرار گيرد، و به همين جهت استمناء و لواط و مانند آن، نوعى انحراف
از اين فرمان تكوينى و ممنوع است.
و نيز ممكن است مراد امر تشريعى باشد، يعنى بعد
از پاك شدن زنان از عادت ماهانه، بايد جهات حلال و حرام را در حكم شرع در نظر بگيريد.
بعضى نيز گفتهاند: مفهوم اين جمله ممنوع بودن
آميزش جنسى با همسران از غير طريق معمولى مىباشد، ولى با توجه به اينكه در آيات گذشته
سخنى از اين مطلب در ميان نبوده، اين تفسير مناسب به نظر نمىرسد.
[1]مكارم شيرازي
، ناصر ، 1305 -;تفسير نمونه;جلد2;صفحه 137
[2]طبرسي ، فضل
بن حسن ، 468 - 548ق;مجمع البيان فى تفسيرالقرآن;جلد2;صفحه 564
[3]سيوطي ، عبد
الرحمان بن ابي بكر ، 849 - 911ق.;الدر المنثور في التفسير بالماثور;جلد1;صفحه 258
نام کتاب : فرهنگ نامه علوم قرآن نویسنده : دفتر تبلیغات اسلامی جلد : 1 صفحه : 381