responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : فرهنگ نامه علوم قرآن نویسنده : دفتر تبلیغات اسلامی    جلد : 1  صفحه : 3806

قصر ( بلاغت )

حصر و اختصاص

(قصر ( بلاغت ))

(اختصاص دادن چيزى به چيز ديگر به طريق مخصوص)

از اسلوب‌هاى معانى قرآن «حصر و اختصاص» است که به آن «قصر» نيز مى‌گويند؛ يعنى اختصاص دادن چيزى به چيز ديگر به طريق مخصوص؛ به عبارت ديگر «حصر» اثبات حکمى براى موردى معين و نفى آن حکم از موارد ديگر است. به کسى يا چيزى که قصر بر آن صورت گرفته است «مقصور» و به فعل، اسم، ظرف يا حالتى که به‌آن اختصاص يافته است، «مقصورٌ‌عليه» مى‌گويند. در جمله «تنها من آمدم» به «تنها» ادات قصر و به «مَن» مقصور و به «آمدن» مقصورٌعليه مى‌گويند. البته برخى صاحبنظران ميان حصر و اختصاص تفاوت قائل شده‌اند.

حصر بر دو قسم است:

1. حصر صفت بر موصوف؛

2. حصر موصوف بر صفت.

و هر کدام از اين دو يا مجازى است يا حقيقي.

حصر نسبت به اعتقاد مخاطب بر سه قسم است:

1. حصر اِفراد؛ 2. حصر قلب؛ 3. حصر تعيين.

فرق بين اين اقسام اين‌است که در قصر إفراد، مخاطب اعتقاد دارد مثلاً زيد هم شاعر است و هم نويسنده؛ ولى در قصر قلب، اعتقاد دارد نويسنده است، نه شاعر؛ و در قصر تعيين شک دارد شاعر است يا نويسنده. در هر سه مورد، متکلم مى‌گويد: «زيد تنها شاعر است» و با اين عبارت اعتقاد نادرست يا شک مخاطب را برطرف مى‌کند چنان‌که ملاحظه شد، قصر إفراد و تعيين و قلب با توجه به اوضاع و احوال مخاطب، معنادار است؛ در نتيجه، ممکن است يک مثال با توجه به شرايط مختلف، در هر سه مورد به کار رود.

نيز ر.ک: ادات حصر؛ حصر موصوف بر صفت؛ حصر صفت بر موصوف.


[1]سيوطي ، عبد الرحمان بن ابي بكر ، 849 - 911ق.;الاتقان فى علوم القرآن;جلد3;صفحه (166-178)
[2]كمالي دزفولي ، علي ، 1292 -;قرآن ثقل اكبر;صفحه (223-236)
[3]بستاني ، بطرس ، 1898 - 1969;محيط المحيط قاموس مطول للغة العربية;صفحه 738و172
[4]علوي مقدم ، محمد ، 1311 -;درقلمروبلاغت;صفحه 208
نام کتاب : فرهنگ نامه علوم قرآن نویسنده : دفتر تبلیغات اسلامی    جلد : 1  صفحه : 3806
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست