responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : فرهنگ نامه علوم قرآن نویسنده : دفتر تبلیغات اسلامی    جلد : 1  صفحه : 3623

فواصل آيات

فواصل آيات

(کلمات آخر آيات قرآن، يا هر کلام منفصل از ما بعد)

سيوطى در ‌الإتقان ميان فاصله و رأس آيه فرقى نگذاشته و هر دو را به: کلمه آخر آيه معنا کرده و به قافيه در شعر، و قرينه در سجع تمثيل کرده است. اما ابوعمرو عثمان بن سعيد دانى (م 444ق) فاصله را اعم از رأس مي‌داند. به اعتقاد وى فاصله، هر کلامِ منفصل از ما بعد است؛ يعني هر چيزي که سبب جدايي جمله قبلي از بعدي مي‌شود که شامل رأس آيه (کلمه آخر آيه) و غير آن مي‌شود.

رُمّانى مى‌گويد: فواصل، حروف هم‌شکل در مقاطع کلام هستند که باعث مى‌شوند انسان معانى را خوب درک کند. فواصل سبب بلاغت کلام، و سجع سبب عيب آن مى‌شود؛ زيرا فواصل، تابع معانى‌اند؛ ولى در سجع، معانى تابع آن هستند.

برخى گفته‌اند فواصل دو گونه است:

1. گونه‌اى همان سجع است که حروف مقاطعش عين هم هستند؛ مانند:((وَالطُّورِ)وَكِتَابٍ مَّسْطُورٍ(فِى رَقٍّ مَّنشُورٍ)وَالْبَيْتِ الْمَعْمُورِ(وَالسَّقْفِ الْمَرْفُوعِ)وَالْبَحْرِ الْمَسْجُورِ(إِنَّ عَذَابَ رَبِّكَ لَوَاقِعٌ)مَا لَهُ مِن دَافِعٍ)((طور// 1 - 8) ؛ )

2. گونه‌اى که حروف مقاطعش يکى نيست؛ بلکه شبيه هم هستند؛ مانند:((ق وَالْقُرْآنِ الْمَجِيدِ)بَلْ عَجِبُوا أَن جَاءهُمْ مُنذِرٌ مِّنْهُمْ فَقَالَ الْكَافِرُونَ هَذَا شَيْءٌ عَجِيبٌ(أَئِذَا مِتْنَا وَكُنَّا تُرَابًا ذَلِكَ رَجْعٌ بَعِيدٌ)قَدْ عَلِمْنَا مَا تَنقُصُ الْأَرْضُ مِنْهُمْ وَعِندَنَا كِتَابٌ حَفِيظٌ)((ق// 1 - 4) . )

ابن‌ابى‌الإصبع فواصل قرآن را بر چهار صورت مى‌داند: تمکين؛ تصدير؛ توشيح؛ ايغال.

يکى از مباحث مربوط به فواصل آيات، «ايقاع مناسبت در مقاطع فواصل» است که در اعتدال سياق کلام و تأثير گذارى آن بر نفس مخاطب، بسيار مؤثّر است. ايجاد مناسبت ميان مقاطع فواصل، گاهى مستلزم خروج از نظم متعارف و قواعد اوليه ادبى است. بعضى از اين موارد به شرح ذيل است:

1. اضافه کردن الف به منظور تساوى مقاطع و تناسب حرف آخر فواصل، مانند:((وَتَظُنُّونَ بِاللَّهِ الظُّنُونَا))(احزاب// 10) ؛

2. حذف همزه يا يک حرف از انتهاى کلمه، مانند:((وَاللَّيْلِ إِذَا يَسْرِ))(فجر// 4) ؛

3. جمع بين مجرورات، مانند: (لاَ تَجِدُواْ لَكُمْ عَلَيْنَا بِهِ تَبِيعًا) (إسراء//69) که به خاطر رعايت مناسبت بين فواصل آيات سه حرف (لَكُمْ) و (عَلَيْنَا) و (بِهِ) پشت سر هم آمده در حالى که در حالت عادي، فصل بين آنها اَولى است؛

4. مؤخّر کردن چيزى که جايگاه طبيعى آن، مقدّم است، مانند تقديم مفعول بر فاعل در:((فَأَوْجَسَ فِى نَفْسِهِ خِيفَةً مُّوسَى))(طه//67) ؛

5. مفرد آوردن چيزى که در حالت معمولى بايد به صيغه جمع بيايد، مانند آوردن (نَهَرٍ) به جاى (أنهارٍ) در:((إِنَّ الْمُتَّقِينَ فِى جَنَّاتٍ وَنَهَرٍ))(قمر//54) ؛

6. جمع آوردن چيزى که در حالت معمولى بايد به صيغه مفرد بيايد، مانند آوردن (خِلاَلٌ) به جاى (خُلَّة) در:((يَوْمٌ لاَّ بَيْعٌ فِيهِ وَلاَ خِلاَلٌ))(ابراهيم//31) ؛

7. تثنيه آوردن چيزى که در حالت معمولى بايد به صيغه مفرد بيايد، مانند:((وَلِمَنْ خَافَ مَقَامَ رَبِّهِ جَنَّتَانِ))(الرحمن//46) ؛

8. مؤنّث آوردن چيزى که در حالت معمولى بايد به صيغه مذکّر بيايد، مانند:((كَلَّا إِنَّهُ تَذْكِرَةٌ))(مدّثّر//54) ؛

9. منصرف آوردن چيزى که در حالت معمولى بايد به شکل غير منصرف بيايد، مانند:((كَانَتْ قَوَارِيرَا)قَوَارِيرَ مِن فِضَّةٍ)((انسان//15-16) ؛ )

10. اماله کردن چيزى که در حالت معمولى بايد اماله نشود، مانند: (وَالضُّحَى وَاللَّيْلِ إِذَا سَجَى)((الضّحي//1-2) ؛ )

11. عدول از صيغه ماضى به صيغه مضارع، مانند:((فَفَرِيقاً كَذَّبْتُمْ وَفَرِيقاً تَقْتُلُونَ))(بقره//87) .

البته در برخى مثال‌هاى مذکور، ميان مفسّران اختلاف نظر وجود دارد.

نيز ر.ک: تمکين؛ تصدير؛ توشيح؛ ايغال.


[1]باقلاني ، محمد بن طيب ، 338 - 403ق.;اعجازالقرآن;صفحه 270
[2]ابو زهره ، محمد ،1898-1974م.;معجزه بزرگ ,پژوهشى درعلوم قرآن;صفحه (269-365)
[3]علوي مقدم ، محمد ، 1311 -;درقلمروبلاغت;صفحه 543
[4]سيوطي ، عبد الرحمان بن ابي بكر ، 849 - 911ق.;الاتقان فى علوم القرآن;جلد3;صفحه (345-355)و(332-333)
[5]زركشي ، محمد بن بهادر ، 745 - 794ق;البرهان فى علوم القرآن(باحاشيه);جلد1;صفحه (53-67)
[6]معرفت ، محمد هادي ، 1309 -1385.;التمهيد فى علوم القرآن;جلد5;صفحه 198
نام کتاب : فرهنگ نامه علوم قرآن نویسنده : دفتر تبلیغات اسلامی    جلد : 1  صفحه : 3623
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست