نام کتاب : فرهنگ نامه علوم قرآن نویسنده : دفتر تبلیغات اسلامی جلد : 1 صفحه : 2648
سوره 029
سوره عنكبوت
(سوره 029)
(بيست و نهمين سوره قرآن)
خداوند در اين سوره با تشبيه کافران در
عقايد الحادى خودشان به عنکبوت که سست ترين خانهها را دارد و تار و پودش بوسيله بادها
در هم مىريزد، سستى بناى انديشههاى مشرکان و ماديگرايان را بازگو مىکند که حباب
انديشههاي ايشان بر سرابى خيالى و پوچ استوار است. آيه 41 اين حقيقت را بيان نموده
و نام سوره از همين آيه گرفته شده است.
سوره عنکبوت، درگيرى ايمانآورندگان را
با فتنهگريها، کارشکنىها و إغواهاى مخالفان بيان مىکند و به مؤمنان، تکاليف و تعهدات
و صبر در اين راه را يادآورى ميکند.
از سياق آيات اين سوره و بخصوص آيات اول
سوره برمىآيد كه بعضى از كسانى كه در مكه و قبل از هجرت، به رسول خدا (ص) ايمان آورده
بودند، از ترس فتنهاى كه از ناحيه مشركين تهديدشان مىكرد، از ايمان خود برگشته بودند،
چون مشركين دست از سر مسلمانان برنمىداشتند، و مرتب آنان را دعوت مىكردند به اينكه
از ايمان به آن جناب برگردند، و ضمانت مىدادند كه اگر برگرديد هر ضررى از اين بابت
ديديد ما جبران مىكنيم، هم چنان كه اگر برنگرديد بلا به سرتان مىآوريم، و آن قدر
شكنجهتان مىكنيم تا به كيش ما برگرديد؛ آيه وَ قالَ الَّذِينَ كَفَرُوا لِلَّذِينَ
آمَنُوا اتَّبِعُوا سَبِيلَنا وَ لْنَحْمِلْ خَطاياكُمْ... و آيه شريفه
وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ يَقُولُ آمَنَّا بِاللَّهِ فَإِذا أُوذِيَ فِي اللَّهِ جَعَلَ
فِتْنَةَ النَّاسِ كَعَذابِ اللَّهِ... متضمن اين معانى است.
و گويا از اين عده كه از ايمان خود رجوع
كردهاند كسانى بودهاند كه رجوع شان به خاطر مجاهدت و تهديد و تشويق پدر و مادرشان
بوده، مانند بعضى از فرزندان مشركين كه از آيه شريفه وَ وَصَّيْنَا الْإِنْسانَ
بِوالِدَيْهِ حُسْناً وَ إِنْ جاهَداكَ لِتُشْرِكَ بِي ما لَيْسَ لَكَ بِهِ عِلْمٌ
فَلا تُطِعْهُما... اين معنا استشمام مىشود، و اين سوره در باره اين عده نازل
شده است.
پس غرض سوره به طورى كه از اول و آخرش
و سياق جارى در سراسرش استفاده مىشود، اين است كه: غرض خداى تعالى از ايمان مردم تنها
اين نيست كه به زبان بگويند، ايمان آورديم؛ بلكه غرض، حقيقت ايمان است، كه تندباد فتنهها
آن را تكان نمىدهد، ودگرگونى حوادث، دگرگونش نمىسازد، بلكه هر چه فتنهها بيش تر
فشار بياورد، پا بر جا و ريشهدارتر مىگردد. پس مردم خيال نكنند به صرف اين كه بگويند
ايمان آورديم دست از سرشان برمىدارند، و در بوته آزمايش قرار نمىگيرند، نه، بلكه
به يقين امتحان مىشوند، تا آنچه در دل نهان دارند، ظاهر شود و معلوم شود ايمان است
يا كفر، فَلَيَعْلَمَنَّ اللَّهُ الَّذِينَ صَدَقُوا وَ لَيَعْلَمَنَّ الْكاذِبِينَ؛
پس خدا حتما بايد معلوم كند آن كسانى را كه در دعوى ايمان راست مىگويند، و آن هايى
كه در اين دعوى دروغ گويند. پبدين سان، فتنه و محنت يكى از سنتهاى الهى است كه به
هيچ وجه و در باره هيچ كس از آن گذشت نمىشود، همان طور كه در امتهاى گذشته از قبيل
قوم نوح، عاد، ثمود، قوم ابراهيم، لوط، شعيب و موسى جريان يافت، و جمعى استقامت ورزيده
و جمعى ديگر هلاك شدند و در امتهاى حاضر و آينده نيز جريان خواهد داشت، و خدا به
كسى ظلم نكرده، و نمىكند، اين خود امتها
و اشخاصند كه به خود ظلم مىكنند. پس كسى كه مىگويد من به خدا ايمان آوردم بايد در
برابر ايمانش صبر كند، و خداى يگانه را بپرستد و چون قيام به وظايف دينى برايش دشوار
و يا غير ممكن شد، بايد به ديارى ديگر مهاجرت كند، ديارى و سرزمينى كه در آنجا بتواند
به وظيفههاى خود عمل كند، چون، زمين خدا وسيع است. و هرگز نبايد به خاطر ترس از گرسنگى
و ساير امور زندگى از مهاجرت چشم بپوشد، براى اينكه رزق بندگان به عهده خدا است،
وَ كَأَيِّنْ مِنْ دَابَّةٍ لا تَحْمِلُ رِزْقَهَا اللَّهُ يَرْزُقُها وَ إِيَّاكُمْ؛
و چه بسيار جنبده كه خودش متحمل رزقش نيست بلكه خدا است كه رزق آنها و رزق شما را
مىدهد.
و اما مشركين كه مؤمنين را آزار مىكردند
با اينكه مؤمنين بغير از اين كه مىگفتند: پروردگار ما اللَّه است، هيچ جرمى مرتكب
نشده بودند، آنها هم بايد بدانند كه با اين رفتار خود خدا را عاجز نمىكنند، و به ستوه
نمىآورند، و نمىتوانند خواست خود را عليه خواست خدا به كرسى بنشانند، بلكه خود اين
آزارشان همانگونه که فتنه و آزمايش مؤمنين است، فتنه و آزمايش خودشان نيز هست، و چنان
نيست كه از علم و تقدير الهى خارج باشد، بلكه اين خدا است كه آنان را در چنين بوتهاى
از آزمايش قرار داده، و دارد عليه آنان ضبط مىكند، تا اگر خواست در همين دنيا به وبال
آن گرفتارشان كند، و اگر خواست اين عذاب را تاخير انداخته در روزى كه به سوى او برمىگردند،
و ديگر راه گريزى ندارند، عذاب كند. اما آن چه به عنوان حجت و دليل براى خود درست كرده
و دل بدان خوش كردهاند، سخن باطل و دليل مردودى است كه هيچ جا به دردشان نمىخورد،
و حجت عليه آنان تمام است.
ويژگيهاى سوره عنکبوت:
1. اين سوره 69 آيه، 1981 يا 1983 کلمه
و 4195 يا 4321 حرف دارد.
2. در ترتيب نزول، هشتاد و پنجمين و در
مصحف شريف بيست و نهمين سوره است.
3. پس از سوره روم و پيش از سوره مطفّفين
نازل شد.
4. اين سوره را مکى دانستهاند؛ به جز
آيات 1 تا 11 که مدنى است.
5. از سور مثانى و شامل حدود يک حزب از
قرآن است.
6. پانزدهمين سورهاى است که در آغاز
آن حروف مقطعه قرار گرفته است.
7. گفتهاند يک آيه منسوخ دارد.
مطالب سوره:
1. قانون آزمايش عمومى مانند جنگها،
سختىها و گرفتارىها؛
2. شفقت خداى متعالى به پيامبر (ص) با
بيان بخشهايى از سرگذشت پيامبران بزرگ الهى؛
3. حقوق والدين؛
4. شيوه مجادله و مناظره با دشمنان؛
5. بخشهايى از سرنوشت اقوام گذشته همچون
قارون و فرعون؛
6. مسئله هجرت و مجاهدت در راه خدا.
[1]سخاوي ، علي بن محمد ، 558-643ق.;جمال
القراء و كمال الاقراء;جلد1;صفحه 451
[2]طباطبايي ، محمد حسين ، 1281 - 1360;الميزان
في تفسير القرآن;جلد16;صفحه 98
[3]فيروز آبادي ، محمد بن يعقوب ، 729 -
817ق;بصائرذوى التمييزفى لطائف الكتاب العزيز;جلد1;صفحه 350
[4]مكارم شيرازي ، ناصر ، 1305 -;تفسير نمونه;جلد16;صفحه
197
[5]راميار ، محمود ، 1301 - 1363;تاريخ قرآن;صفحه
585
[6]سيوطي ، عبد الرحمان بن ابي بكر ،
849 - 911ق.;الاتقان فى علوم القرآن;جلد1;صفحه 62و41
[7]زركشي ، محمد بن بهادر ، 745 - 794ق;البرهان
فى علوم القرآن(باحاشيه);جلد1;صفحه 194
[8]جمعي از محققان;علوم القرآن عندالمفسرين;جلد1;صفحه
316
[9]هاشم زاده هريسي ، هاشم ، 1317 -;شناخت
سوره هاى قرآن;صفحه 283
نام کتاب : فرهنگ نامه علوم قرآن نویسنده : دفتر تبلیغات اسلامی جلد : 1 صفحه : 2648