نام کتاب : فرهنگ نامه علوم قرآن نویسنده : دفتر تبلیغات اسلامی جلد : 1 صفحه : 2614
سُوَر منسوخ
التلاوه
سُوَر منسوخ
التلاوه
(سورههاى ادعاييِ
منسوخ از جهت تلاوت)
اقسام نسخ مفروض
در باره قرآن عبارت است از: نسخ تلاوت و حكم؛ نسخ تلاوت بدون حكم؛ نسخ حكم بدون تلاوت.
شيعه و محقّقان اهل سنّت تنها قسم سوم را صحيح مىدانند.
عدهاى از علماى
اهلسنت با تمسک به روايات ضعيف و غيرمعتبر و در نهايت اخبار آحاد معتقدند در قرآن
آيات و سورههايى بوده که تنها تلاوت آنها نسخ شده است؛ و از برخي از اين سورههاي
ادعايي در کتابهاي خود بدينگونه نام بردهاند: سورهخلع؛ حفد؛ ولايت؛ حفظ؛ نورين و
نيز دو سوره ديگر که يکى معادل سوره برائت و ديگرى شبيه مسبحّات است؛ و يا براساس خبري
که از عمر نقل شده، (و در زمان حيات رسول خدا (ص) مورد انکار ايشان قرار
گرفته) معتقد شدهاند: در سوره نور آيه رجم الشيخ والشيخة اذا زَنيا فارجموهما
البتة، نكالاً من اللَّه... وجود داشته، سپس تلاوت آن نسخ گرديد، ولى حكم رجم
پيرمرد و پيرزن زناكار، همچنان باقى است.
اما علماى شيعه، مخالف اين مطلب هستند. و آن را نوعي
تحريف ميدانند که از ساحت مقدس قرآن دور است. از اين رو، در نظر عالمان شيعه اين احتمال
که آيهاي از قرآن حکيم در گذشته قرائت ميشده و حکمي به وسيله آن نيز تشريع شده است،
به مرور زمان فراموش شود و قرائتش منسوخ گردد؛ ولي حکمش همچنان باقي بماند و نسخ نشود،
امري کاملا مردود است. آنچه که برخي از عالمان سني را به اين نظريه کشانده، اخبار آحادي
است که به زعم ايشان سندهاي صحيح دارند و حتي بعضي از آنها در کتب صحاح آنان آمده
است. آنان براي فرار از اين مشکل و اين روايات بسيار خود، چارهاي جز قبول نظريه
نسخ در تلاوت نديدند و معتقد شدند که بعضي از آيات قرآن از نظر لفظ نسخ
شده و از قرآن بر داشته شدهاند.
اما اين گروه از اين حقيقت غافل شدهاند که آيات
محکمه قرآني که سند قطعي دارند، را نميتوان با تمسک به اخباري که افاده ظن و گمان
ميکنند، منسوخ نمود.
عالمان شيعه معتقدند: حكم ثابت به وسيله قرآن، يا
با سنّت متواتر يا با اجماع قطعى، كه كاشف از صدور نسخ از معصوم باشد، نسخ مىگردد.
اين نوع نسخ، اشكال عقلى و نقلى ندارد. بنابراين، اگر در موردى ثابت شد، قبول قرار
ميگيرد والاّ چنين نسخي پذيرفته نخواهد شد؛ ولي چنين نسخى در قرآن واقع نشده است.
امّا نوع سوم، يعنى نسخ قرآن به خبر واحد، چون يكى از شرايطِ دليل ناسخ، همسنگبودن
با دليل منسوخ است، چنين نسخى ممكن نيست.
بدين سان، هر
كه به اماميه نسبت دهد كه قائل به تحريف قرآن يا كم و بيش بودن آن از آن چه ميان دو
جلد است، مىباشد دروغگو است. كسى كه كتابهاى محققين از دانشمندان پيرو دوازده امام
(ع) را به دقت مطالعه كند مىفهمد كسى كه قول به دگرگون شدن قرآن را چه از حيث زيادى
و يا كمى به ايشان نسبت دهد قطعا تهمت ناروائى بر آنان بسته است. دانشمند امامى قاضى
نور الله شوشترى در كتاب مصائب النواصب گويد: آن چه به شيعه اماميه نسبت
داده شده به اين كه در قرآن تغييرى رخ داده، از سخنانى نيست كه همه اماميه به آن قائل
باشند، فقط گروه بسيار اندكى از آنان گفتهاند كه در بين ايشان بحساب نايند.
شيخ بزرگوار
صدوق در كتاب اعتقادات گويد: اعتقاد ما شيعيان بر اين است كه قرآنى را كه خداوند
تعالى بر پيغمبر خود محمد (ص) فرو فرستاده است همان است كه ميان دو جلد قرار دارد و
در دسترس مردم هست و بيشتر از آن نبوده، و اندازه سوره هايش نزد مردم 114 تا مىباشد
و هر كه به ما نسبت داده است كه ما مىگوئيم قرآن بيش تر از آن بوده او دروغ و خلاف
واقع گفته است