responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : فرهنگ نامه علوم قرآن نویسنده : دفتر تبلیغات اسلامی    جلد : 1  صفحه : 207

آيه 007 رعد

آيه هادي

(آيه 007 رعد)

(آيه 7 رعد، در باره وجود هادي براي هر قومي، و از آيات نازل شده در شأن علي (ع) )

به آيه 7 سوره رعد «آيه هادي» يا آيه هادي امّت اطلاق شده است:((وَ يَقُولُ الَّذِينَ كَفَرُوا لَوْ لا أُنْزِلَ عَلَيْهِ آيَةٌ مِنْ رَبِّهِ إِنَّما أَنْتَ مُنْذِرٌ وَ لِكُلِّ قَوْمٍ هادٍ) ؛ «و آنها كه كافر شدند مى‌گويند چرا آيت (و اعجازى) از پروردگارش بر او نازل نشده؟ تو تنها بيم دهنده‌اى، و براى هر گروهى هدايت كننده‌اى است (و اينها همه بهانه است نه جستجوى حقيقت) ». )

اين آيه به يكى از ايرادات مشركان لجوج در زمينه نبوت مى‌پردازد. يكى از وظائف پيامبر (ص) ، ارائه معجزات به عنوان سند حقانيت و پيوندش با وحى الهى است، و مردم حقيقت‌جو به هنگام شك و ترديد در دعوت نبوت اين حق را دارند كه مطالبه اعجاز كنند، مگر اينكه دلائل نبوت از طريق ديگر آشكار باشد. ولى مخالفان انبياء، همواره داراى حسن نيت نبودند، يعنى معجزات را براى يافتن حق نمى‌خواستند، بلكه به عنوان لجاجت و عدم تسليم در برابر حق هر زمان پيشنهاد معجزه و خارق عادت عجيب و غريبى مى‌كردند. اين گونه معجزات كه معجزات اقتراحى ناميده مى‌شود هرگز براى كشف حقيقت نبوده، و به همين دليل پيامبران هرگز در برابر آن تسليم نمى‌شدند. در حقيقت اين دسته از كافران لجوج فكر مى‌كردند كه پيامبر (ص) ادعا مى‌كند من قادر بر انجام همه چيزم و خارق‌العاده‌گر مى‌باشم! و در اينجا نشسته‌ام كه هر كس پيشنهاد هر امر خارق العاده‌اى كند براى او انجام دهم!. ولى پيامبران با ذكر اين حقيقت كه معجزات به دست خدا است و به فرمان او انجام مى‌گيرد و ما وظيفه تعليم و تربيت مردم را داريم، دست رد بر سينه اين گونه افراد مى‌زدند. در واقع قرآن مى‌گويد: اين كافران وظيفه اصلى پيامبر

را فراموش كرده‌اند و چنين پنداشته‌اند كه وظيفه اصلى او اعجازگرى است.

اما در اينکه منظور از جمله «لِكُلِّ قَوْمٍ هادٍ» چيست؟ جمعى از مفسران گفته‌اند كه هر دو صفت «منذر» و «هادى» به پيامبر بر مى‌گردد و در واقع جمله چنين بوده است: تو بيم دهنده و هدايت كننده براى هر جمعيتى هستى. ولى اين تفسير خلاف ظاهر آيه فوق است، چرا كه حرف واو، جمله «لِكُلِّ قَوْمٍ هادٍ» را از «إِنَّما أَنْتَ مُنْذِرٌ» جدا كرده است.

ديگر اينكه هدف اين بوده است كه دو قسم دعوت كننده به سوى حق را بيان كند: اول دعوت كننده‌اى كه كارش انذار است، و ديگر دعوت كننده‌اى كه كارش هدايت است. انذار براى آن است كه گمراهان از بيراهه به راه آيند، و در متن صراط مستقيم جاى گيرند، ولى هدايت براى اين است كه مردم را پس از آمدن به راه، به پيش ببرد. در حقيقت، منذر همچون علت محدثه و ايجاد كننده است، و هادى به منزله علت مبقيه و نگهدارنده و پيش برنده، و اين همان چيزى است كه ما از آن تعبير به «رسول» و «امام» مى‌كنيم. رسول، تأسيس شريعت مى‌كند و امام حافظ و نگهبان شريعت است. البته شك نيست كه هدايت كننده بر شخص پيامبر در موارد ديگر اطلاق شده اما به قرينه ذكر منذر در آيه فوق مى‌فهميم كه منظور از هدايت كننده كسى است كه راه پيامبر را ادامه مى‌دهد و حافظ و نگهبان شريعت او است.

روايات متعددى كه از پيامبر (ص) در كتب شيعه و اهل تسنن نقل شده كه فرمود: «من منذرم و على هادى است» اين تفسير را كاملا تاييد مى‌كند. به عنوان نمونه فخر رازى ذيل همين آيه در تفسير اين جمله از ابن عباس چنين نقل مى‌كند: پيامبر دستش را بر سينه خود گذاشت و فرمود: منم منذر! سپس به شانه على اشاره كرد و فرمود تويى هادى! و بوسيله تو بعد از من هدايت يافتگان هدايت مى‌شوند.

گر چه در اين احاديث تصريح به مساله ولايت و خلافت بلافصل نشده است، ولى با توجه به اينكه هدايت به معناي وسيع كلمه منحصر به على (ع) نبود بلكه همه علماى راستين و ياران خاص پيامبر (ص) اين برنامه را انجام مى‌دادند، معلوم مى‌شود معرفى على (ع) به عنوان هادى به خاطر امتياز و خصوصيتى است كه او داشته است، او برترين مصداق هادى بوده و چنين مطلبى جدا از ولايت و خلافت پيامبر (ص) نخواهد بود.


[1]مكارم شيرازي ، ناصر ، 1305 -;تفسير نمونه;جلد10;صفحه 128
[2]طوسي ، محمد بن حسن ، 385 - 460ق.;التبيان في تفسير القرآن;جلد6;صفحه 222
[3]طبرسي ، فضل بن حسن ، 468 - 548ق;مجمع البيان فى تفسيرالقرآن;جلد6;صفحه 427
[4]سيوطي ، عبد الرحمان بن ابي بكر ، 849 - 911ق.;الدر المنثور في التفسير بالماثور;جلد4;صفحه 45
[5]طباطبايي ، محمد حسين ، 1281 - 1360;الميزان في تفسير القرآن;جلد11;صفحه 304
[6]فخر رازي ، محمد بن عمر ، 544 - 606ق.;التفسيرالكبير;جلد19;صفحه 13
[7]حويزي ، عبد علي بن جمعه ، - 1112ق.;تفسيرنورالثقلين;جلد2;صفحه 482
[8]قمي ، علي بن ابراهيم ، - 329ق.;تفسيرالقمى;جلد1;صفحه 359
نام کتاب : فرهنگ نامه علوم قرآن نویسنده : دفتر تبلیغات اسلامی    جلد : 1  صفحه : 207
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست