responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : فرهنگ نامه علوم قرآن نویسنده : دفتر تبلیغات اسلامی    جلد : 1  صفحه : 1828

تفسير مأثور

تفسير مأثور

(تفسير مبتنى بر روايات و آراى تفسيرى عصر رسالت)

اين اصطلاح در علوم قرآني، اعم از مراجعه به معصوم است و آثار منقول از صحابه، تابعين و تابعانِ تابعين را شامل مي‌گردد، و اگر گفته مي‌شود فلان تفسير، اثري و ماثور است، يعني به نقل گفته‌هاي مفسران عصر رسالت بسنده کرده به ديدگاه‌هاي آنان ملتزم است. برخي همچون ذهبي در التفسير و المفسرون تفسير آيات به کمک آيات را نيز تفسير مأثور دانسته‌اند. آيه شريفه((وَأَنزَلْنَا إِلَيْكَ الذِّكْرَ لِتُبَيِّنَ لِلنَّاسِ مَا نُزِّلَ إِلَيْهِمْ) ؛ )و اين قرآن را به سوى تو فرود آورديم تا براى مردم آنچه را به سوى ايشان نازل شده است توضيح دهى (نحل// 44) بر حجيت کلام پيامبر (ص) دلالت دارد؛ زيرا وظيفه پيامبر (ص) را بيان مطالب و تفسير و توضيح معاني وحي مي‌داند. حجيت قول اهل‌بيت (ع) هم به کمک حديث متواتر ثقلين و حديث أنا مدينة العلم و علي بابها وآيه تطهير (اثبات کننده طهارت اهل بيت) و امثال آن استفاده مي‌شود.

اما درباره حجيت منقولات از صحابه، اين نقل‌ها بر دو قسمند: مرفوع و موقوف. مأثورات مرفوعي که به پيامبر (ص) اسناد داده شده است و سلسله روات آن به پيامبر مي‌رسد، در حکم روايت پيامبر (ص) و تفسير حضرت شمرده مي‌شوند؛ اما اگر خبر موقوف باشد و تنها نقل از صحابه باشد، حجيت آن مورد اختلاف است.

از ابوحنيفه نقل شده که گفته است: آن‌چه از پيامبر (ص) نقل شده است، بر روي چشم، و آن‌چه از صحابه نقل شده است، ما مخيريم که بگيريم يا نگيريم، و آن‌چه ازتابعين آمده است، آ‌ن‌ها کسي هستند و ما براي خودمان کسي.

حاکم نيشابوري درکتاب المستدرک سخني درباره صحابه دارد که بعدها اين کلام مستندي براي بحث يا احياناً حجيت قول صحابه شده است وي مي‌گويد: ليعلم طالب هذا العلم أنّ تفسير الصحابي الذي شهد الوحي و التنزيل عند الشيخين حديثٌ مستند اما او در جاي ديگر اين قيد را اضافه مي‌کند که منقولات از صحابه تنها در اسباب نزول به منزله حديث مرفوع است.

مفسران شيعه از اقوال صحابه و تابعين در تفسير بهره مي‌بردند؛ اما آن‌ها را به‌طور مستقل حجت نمي‌دانستند.

حاصل سخن: پس از قرآن‌کريم دومين منبع مهم و يکي از گسترده‌ترين روش‌هاي تفسير تفسير مأثور است و نمونه اين دسته از تفاسير در تفاسير شيعي، تفسير قمي از علي بن ابراهيم قمي، تفسير عياشي، نورالثقلين عبدعلي حويزي و تفسيرالبرهان سيد هاشم بحراني و تفسير صافي؛ و در تفاسير اهل سنت، تفسير طبري و الدرالمنثور است.

نيز ر.ک: تفسير روايي.


[1]خرمشاهي ، بهاء الدين ، 1324 -;دانش نامه قرآن وقرآن پژوهى;جلد1;صفحه (645-646)
[2]خويي ، ابوالقاسم ، 1278 - 1371;البيان فى تفسيرالقرآن;صفحه 397
[3]بلاغي ، محمد جواد ، 1283 - 1352ق;آلاءالرحمن فى تفسيرالقرآن;جلد1;صفحه 45
[4]طباطبايي ، محمد حسين ، 1281 - 1360;الميزان في تفسير القرآن;جلد3;صفحه 84
[5]كفافي ، محمد عبد السلام;فى علوم القرآن دراسات ومحاضرات;صفحه (156-162)
[6]بغا ، مصطفي ديب;الواضح فى علوم القرآن;صفحه 236
[7]ذهبي ، محمد حسين،-1977م.;التفسيروالمفسرون;جلد1;صفحه (152-157)
[8]جمعي از محققان;مجله پژوهشهاى قرآنى;جلد3;صفحه 249
[9]جلاليان،حبيب الله;تاريخ تفسيرقرآن كريم;صفحه (130-131)و105
نام کتاب : فرهنگ نامه علوم قرآن نویسنده : دفتر تبلیغات اسلامی    جلد : 1  صفحه : 1828
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست