نام کتاب : فرهنگ نامه علوم قرآن نویسنده : دفتر تبلیغات اسلامی جلد : 1 صفحه : 1298
بطن قرآن
باطن قرآن
(بطن قرآن)
(معناى باطنى آيات قرآن)
باطن يا بطن قرآن، مقابل ظاهر يا ظهر
قرآن است. اين دو اصطلاح هرچند در قرآن با صراحت نيامده و برخى آن را از ساختههاى
باطنيان دانستهاند، اما بسيارى از آيات بر آن دلالت دارند؛ مانند:((... وَمَا يَعْلَمُ تَأْوِيلَهُ إِلاَّ اللّهُ
وَالرَّاسِخُونَ فِى الْعِلْمِ...))(آلعمران//
7) . بر اساس اين آيه، تأويل بخشى از آيات قرآن را فقط خدا و راسخان در علم ميدانند؛
و اين همان باطن قرآن است.
اما مستند اصلى وجود ظاهر و باطن در قرآن،
روايات است؛ از جمله حديثى که شيعه و سنّى از پيامبر (ص) نقل کردهاند: «ان للقرآن ظهراً و بطناً و لبطنه بطناً الى سبعة أبطن». و نيز از امام
محمدباقر (ع) نقل شده است که درباره اين روايت از آن حضرت سؤال شد؛ امام (ع) فرمود:
«ظهره تنزيله و بطنه تأويله، منه ما قد مضى و منه ما لميکن يجرى کما تجرى الشمس و
القمر، کلما جاء منه شىء وقع. قال الله((وَمَا
يَعْلَمُ تَأْوِيلَهُ إِلاَّ اللّهُ وَالرَّاسِخُونَ فِى الْعِلْمِ))نحن نعلمه».
علامه طباطبايى مىفرمايد: منظور از ظاهر
قرآن چيزى است که از مدلول مطابقى آيه استفاده مىشود؛ به عبارت ديگر، ظاهر قرآن چيزى
است که هر کس با لغت فصيح عرب آشنا باشد، همان ابتدا آن را از آيه مىفهمد. به عقيده
وى، ظاهر و باطن دو امر نسبىاند و هر دو هم بهوسيله کلام، بيان شدهاند؛ جز اين که
اين دو معنا در طول هم مورد نظر قرار گرفتهاند، نه در عرض هم؛ يعنى نه اراده ظاهر
لفظ، اراده باطن را نفى مىکند و نه اراده باطن، مزاحم اراده ظاهر است؛ مثلاً از آيه
کريمه((... وَلاَ تُشْرِكُواْ بِهِ شَيْئًا...))(نساء// 36) نخست برداشت مىشود که نبايد بتها
را پرستيد؛ ولى با يک ديد بازتر، انسان نبايد غيرخدا را بپرستد، و نيز با نگاهى ديگر،
انسان نبايد حتى از دل خود پيروى کند، و بالآخره نبايد از خدا غافل شود و به غير او
التفات کند.
همين ترتيب (يعنى ظهور معناى ساده ابتدايى
از آيه، و ظهور معناى وسيعترى در پى آن و همچنين ظهور معنايى از دل معناى ديگرى) در
سراسر قرآن مجيد جريان دارد.
برداشت فرقه اسماعيليه و باطنيه درباره
ظاهر و باطن، از حد اعتدال خارج شده، حالت افراط و تفريط به خود گرفته است؛ يعنى آنان
تنها باطن را پذيرفته، ظاهر را از ميدان عمل، کنار نهاده و آن را از اعتبار انداختهاند
و مىگويند: «ظاهر به منزله پوست، و باطن همانند مغز است»
و براى تأييد عقيده خود، اين آيه را مطرح و به آن استناد کردهاند:((بَاطِنُهُ فِيهِ الرَّحْمَةُ وَظَاهِرُهُ مِن قِبَلِهِ
الْعَذَابُ))(حديد// 13) .
ولى شيعه اماميه برخلاف فرقههاى ظاهريه و باطنيه، هم ظاهر و هم باطن قرآن
را در کنار هم پذيرفتهاند. همچنين تمام قرآن را مغز و حقيقت مىدانند و تعبير به پوست
را در قرآن، منافى با اسلام و قرآن، و ظاهر را نيز مانند باطن، قرآن به شمار مىآورند.
به اعتقاد اماميه، خود پيغمبر (ص) از ظاهر و باطن قرآن خبر داده است؛ آنجا
که فرمود: «له ظهر و بطن فظاهره حکم و باطنه علم».
[1]طباطبايي ، محمد حسين ، 1281 - 1360;الميزان
في تفسير القرآن;جلد3;صفحه (72-74)
[2]جمعي از محققان;علوم القرآن عندالمفسرين;جلد3;صفحه
101و78
[3]طباطبايي ، محمد حسين ، 1281 - 1360;قرآن
دراسلام;صفحه (33-36)
[4]جلاليان،حبيب الله;تاريخ تفسيرقرآن كريم;صفحه
183
[5]كمالي دزفولي ، علي ، 1292 -;شناخت قرآن;صفحه
253
[6]ابو زهره ، محمد ،1898-1974م.;معجزه بزرگ
,پژوهشى درعلوم قرآن;صفحه 686
[7]فاضل لنكراني ، محمد ، 1309 -1386.;مدخل
التفسير;صفحه 161
نام کتاب : فرهنگ نامه علوم قرآن نویسنده : دفتر تبلیغات اسلامی جلد : 1 صفحه : 1298