responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : فرهنگ نامه علوم قرآن نویسنده : دفتر تبلیغات اسلامی    جلد : 1  صفحه : 123

آيات قرب الهي

آيات صفت قرب

(آيات قرب الهي)

(آيات بيانگر نزديکى خداوند به انسان)

قرب بر چند قسم است:

1. قرب مکاني؛ مانند:((وَلاَ تَقْرَبَا هَذِهِ الشَّجَرَةَ))(بقره// 35) ؛

2. قرب زماني؛ مانند:((اقْتَرَبَ لِلنَّاسِ حِسَابُهُمْ))(انبياء// 1) ؛

3. قرب نسبي؛ مانند:((وَذِى الْقُرْبَى وَالْيَتَامَى))(بقره// 83) ؛

4. قرب مقام و منزلت؛ مانند:((وَالسَّابِقُونَ السَّابِقُونَ)أُوْلَئِكَ الْمُقَرَّبُونَ)((واقعه// 10 - 11) ؛ )

5. قرب رعايتى؛ مانند:((إِنَّ رَحْمَتَ اللّهِ قَرِيبٌ مِّنَ الْمُحْسِنِينَ))(اعراف// 56) .

آياتى از قرآن مجيد نيز مسئله قرب وجود الهي به انسان را مطرح کرده است؛ اين آيات را آيات صفت قرب ناميده‌اند که عبارتند از:

1. آيه 85 سوره واقعه:((وَنَحْنُ أَقْرَبُ إِلَيْهِ مِنكُمْ وَلَكِن لَّا تُبْصِرُونَ) ؛ )و ما به آن [محتضر] از شما نزديكتريم ولى نمى‌بينيد.

2. آيه 16 سوره ق:((وَلَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنسَانَ وَنَعْلَمُ مَا تُوَسْوِسُ بِهِ نَفْسُهُ وَنَحْنُ أَقْرَبُ إِلَيْهِ مِنْ حَبْلِ الْوَرِيدِ) ؛ )و ما انسان را آفريده‌ايم و مى‌دانيم كه نفس او چه وسوسه‌اى به او مى‌كند و ما از شاهرگ [او] به او نزديكتريم.

3. آيه 186 سوره بقره:((وَإِذَا سَأَلَكَ عِبَادِى عَنِّى فَإِنِّى قَرِيبٌ أُجِيبُ دَعْوَةَ الدَّاعِ إِذَا دَعَانِ) ؛ )و هرگاه بندگان من از تو در باره من بپرسند [بگو] من نزديكم و دعاى دعاكننده را به هنگامى كه مرا بخواند اجابت مى‌كنم .

4. آيه 61 سوره هود:((فَاسْتَغْفِرُوهُ ثُمَّ تُوبُواْ إِلَيْهِ إِنَّ رَبِّى قَرِيبٌ مُّجِيبٌ) ؛ )پس از او آمرزش بخواهيد آنگاه به درگاه او توبه كنيد كه پروردگارم نزديك [و] اجابت‌كننده است.

5. آيه 50 سوره سبأ:((إِنَّهُ سَمِيعٌ قَرِيبٌ) ؛ )همانا اوست‌شنواى نزديك .

قريب يکى از اسماى حسناى الهى است که از اين آيات نيز به دست مى‌آيد.

فرقه‌هاى مشبّهه و مجسّمه با استناد به ظواهر اين آيات قائل به تجسيم شده مى‌گويند: خداوند داراى قرب مکانى است. ولى تفسير صحيح اين است که اين آيات کنايه از نهايت نزديکى خداوند به بشر هستند، و منظور از نزديکي، احاطه وجودى خداوند به بشر و ديگر موجودات است و اين آيات به ويژه آيه 16 سوره ق، مسئله لامکان بودن خداوند را به عالى‌ترين وجه ترسيم کرده است؛ زيرا مى‌گويد: خداوند به هر انسانى از رگ گردنش نزديک‌تر است؛ پس او همه جا حتى درون جان و قلب حضور دارد. مسلماً چنين کسى مافوق مکان است؛ زيرا شىء واحد نمى‌تواند با تمام وجودش در مکان‌هاى متعدد باشد.

اين لامکان‌بودن، با آياتى ديگر همانند((ليْسَ كَمِثْلِهِ شَيْءٌ) ،)(لاَّ تُدْرِكُهُ الأَبْصَارُ) ،((فَأَيْنَمَا تُوَلُّواْ فَثَمَّ وَجْهُ اللّهِ))و… نيز تأييد شده است.

پس خداوند همه جا حاضر و ناظر است و در عين حال مکانى ندارد و وجودش برتر از زمان و مکان است و از آن‌جا که همه چيز وابسته به وجود او است و هرگز از او جدا نيست، احاطه او بر موجودات، احاطه وجودى (احاطه قيومى و ربوبى) است.


[1]قرشي بنابي ، علي اكبر ، 1307 -;قاموس قرآن;جلد5;صفحه (293-294)
[2]مطهري ، مرتضي ، 1299 - 1358;آشنايى باقرآن;جلد4;صفحه (263-265)
[3]طباطبايي ، محمد حسين ، 1281 - 1360;الميزان في تفسير القرآن;جلد18;صفحه 347
[4]مصطفوي ، حسن،1294-1384.;التحقيق فى كلمات القرآن;جلد9;صفحه (226-229)
[5]مكارم شيرازي ، ناصر ، 1305 -;تفسير نمونه;جلد22;صفحه (243-252)
[6]سيوطي ، عبد الرحمان بن ابي بكر ، 849 - 911ق.;الاتقان فى علوم القرآن;جلد3;صفحه 22
نام کتاب : فرهنگ نامه علوم قرآن نویسنده : دفتر تبلیغات اسلامی    جلد : 1  صفحه : 123
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست