responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : فرهنگ نامه علوم قرآن نویسنده : دفتر تبلیغات اسلامی    جلد : 1  صفحه : 1084

اعجام قرآن

اعجام مصاحف

(اعجام قرآن)

(نقطه‌گذارى حروف قرآن)

«اعجام» در لغت به معناى نقطه‌گذارى، و «اعجام مصاحف» به معناى نقطه‌گذارى حروف مشابه براى تمييز آن‌ها است. درباره زمان آغاز نقطه‌گذارى حروف نمى‌توان به درستى قضاوت کرد؛ زيرا مدارک موجود، روايات و اقوال تاريخى و اسناد و مکتوبات به جا مانده از روزگاران گذشته است. روايات تاريخى معمولاً دوران خلافت عبدالملک بن مروان و ولايت حَجّاج بر عراق را آغاز نقطه‌گذارى معرفى کرده‌اند. اين قضيه مربوط به نيمه دوم قرن اول است؛ اما پاره‌اى از دست‌نوشته‌هاى باقيمانده و اسناد تاريخى که حروف آن نقطه‌دار است مربوط به سال 22 ق است؛ از اين رو، اقوال و روايات با اسناد به‌جامانده مطابقت ندارد و نتيجه آن، يا نادرستى اين اقوال و روايات است يا فقدان اصالت نقطه‌گذارى موجود در اسناد به دست آمده.

اختلاف ديگر در اين موضوع، درباره مبتکر نقطه گذاري مصاحف است؛ عده‌اى آن را به نصربن عاصم و يحيى بن يعمر، و عده‌اى به ابوالأسود دؤلى نسبت داده‌اند؛ اما مسلم است که اصل اين نوع نقطه‌گذارى در قرن اول هجرى وجود داشته است؛ هرچند در نوشته‌ها به ويژه نوشته‌هاى غيرقرآنى استفاده نمى‌شد و شايد استفاده از آن به معناى کم‌سوادى مخاطب بود. اين مطلب نيز قطعى است که مصاحف عثمانى همگى فاقد هرگونه نقطه‌گذارى و ساير نشانه‌ها بودند.

مطلب ديگر، چگونگى نقطه‌گذارى و کتابت و خط عربى رايج مانده تاکنون است. در کتاب الکتاب ابن‌درستويه، نقطه‌گذارى حروف دو گونه بيان شده است:

1. نقطه‌گذارى حروفى مثل «ب»، «ت»، «ث»؛ 2. نقطه‌گذارى حروفى مثل «ح»، «س»، «ص»، «ع» که با گذشت زمان در کتابت عربى از بين رفته است، مگر در حرف «کاف» در آخر کلمه.

گويا ابتدا کاتبان براى جدا کردن حروف متشابه، بعضى از حروف را با نشانه‌گذارى و بعضى را با فقدان آن مى‌شناختند، مانند «ح» و «خ»؛ ولى بعدها به‌دليل بيم از اشتباه حروف با يکديگر، حروف بى‌نقطه را نيز نشانه‌گذارى کردند.

ابن‌درستويه در الکتاب مى‌گويد: جداکردن حروف مشابه با نقطه، سه گونه است:

1. يکى نقطه‌گذارى شود، نه ديگرى؛ مانند: «د، ذ، س، ش، ص، ض، ط، ظ، ع، غ»؛

2. يکى به يک نقطه، ديگرى با دو نقطه، يا يکى با دو نقطه و ديگرى با سه نقطه فرق گذاشته شود؛ مانند: «ب، ت، ث، ف، ق»؛

3. يکى را با نقطه‌گذارى روى حرف و ديگرى را با گذاشتن نقطه‌اى زير حرف، تمييز دهند؛ مانند: «ج، خ و ت، ى، ب، ن، ف، ق».

علت اين‌که برخى حروف، دو نقطه دارند اين است که حرفى مشابه آن هست که يک نقطه دارد. و برخى حروف سه نقطه دارند؛ چون دو حرف مشابه وجود دارد که يکى داراى دو نقطه و ديگرى داراى يک نقطه است. البته درباره «شين» فرق دارد؛ چون نقطه‌هايش به لحاظ سه دندانه «شين» است. در اين‌باره، روايات ديگرى نيز در کتاب رسم‌المصحف ذکر شده است.


[1]ابن درستويه ، عبد الله بن جعفر ، - 347ق;الكتاب;صفحه 52
[2]شاهين ، عبد الصبور;تاريخ القرآن;صفحه (59-74)
[3]داني ، عثمان بن سعيد ، 371 - 444ق.;المحكم فى نقط المصاحف;صفحه 23
[4]زرقاني ، محمد عبد العظيم ، 1948- م.;مناهل العرفان فى علوم القرآن;جلد1;صفحه 404
[5]حمد،غانم قدوري;رسم المصحف دراسة لغويه تاريخيه;صفحه 489و537
[6]سيوطي ، عبد الرحمان بن ابي بكر ، 849 - 911ق.;الاتقان فى علوم القرآن;جلد4;صفحه 184
[7]زركشي ، محمد بن بهادر ، 745 - 794ق;البرهان فى علوم القرآن(باحاشيه);جلد1;صفحه (250-251)
[8]ابن عطيه متأخر ، عبد الحق بن غالب ، - 546ق.;مقدمتان فى علوم القرآن;صفحه 275
نام کتاب : فرهنگ نامه علوم قرآن نویسنده : دفتر تبلیغات اسلامی    جلد : 1  صفحه : 1084
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست