نام کتاب : منشور جاويد نویسنده : سبحانى، شیخ جعفر جلد : 8 صفحه : 509
هيچ نوع بهره از آن نمى گيرد و از ميزان جرم او نيز كم نمى شود. و اگر انسان ايمان يا عمل صالح ده درجه اى داشت، سپس جرم بيست درجه اى را مرتكب شد، آن ايمان و عمل صالح پيشين چيزى از كيفر او نمى كاهد، و در مقام «موازنه» عذاب او كاهش نمى يابد. در حالى كه پسر در اصل مطلب با پدر همراه است و معتقد است پاداش تحقق يافته است ولى اعمال زشت آن پاداش را نابود مى سازد، ولى در مقام محاسبه، «موازنه» برقرار مى شود و از جرم انسان به مقدار پاداشى كه استحقاق آن را داشت، كاسته مى شود و قهراً در مثال ياد شده، فرد گنهكار، به ده درجه كيفر محكوم مى گردد و ده درجه از آن كاسته مى شود.
3. دليل منكران احباط
نافيان احباط كه طرفداران نظريه نخست هستند، به دو دليل استناد كرده اند:
1. دليل عقلى.
2. دليل شرعى و نقلى.
1.دليل عقلى
آنان مى گويند: عقل به روشنى داورى مى كند كه اگر خدا پاداش را به صورت مطلق وغير مشروط مقرر فرموده باشد، و در ثبوت آن پاداش، قيد و شرطى در كار نباشد، معنى ندارد كه خدا چنين پاداشى را با عمل زشت بعدى نابود سازد، و در حقيقت اين، يك نوع خلف وعده است كه شاخه اى از ظلم به شمار مى رود.
قانون گذارى كه مى گويد: اگر اين عمل را انجام دهى، بدون هيچ قيد و
نام کتاب : منشور جاويد نویسنده : سبحانى، شیخ جعفر جلد : 8 صفحه : 509