نام کتاب : منشور جاويد نویسنده : سبحانى، شیخ جعفر جلد : 8 صفحه : 357
طرف نيست و اگر از جهات ديگر است بعداً رسيدگى مى نماييم.
ثانياً: اين كار يك نوع تناقض گويى است، خدا اگر چنين حقّى را به اولياى خود داده است براى اين است كه ديگران از آن حق بهره مند گردند امّا با اين وضع صحيح است كه به افرادى كه اين حق براى بهره مند شدن آنان به اولياى خدا داده شده است گفته شود كه شما حق نداريد از آن درخواست، استفاده بنماييد!
2 . آيا شرك مشركين به خاطر طلب شفاعت از بت ها بود؟
دومين استدلال گروه وهابى بر تحريم طلب شفاعت از اولياى خدا اين است كه علت اين كه خداوند بت پرستان حجاز را مشرك خوانده است، اين است كه : آنها از بتها طلب شفاعت مى نمودند و در مقابل آنها به ناله و زارى پرداخته و درخواست وساطت مى كردند چنان كه آيه زير بر آن گواهى مى دهد:
(وَيَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللّهِ ما لا يَضُرُّهُمْ وَلا يَنْفَعُهُمْ وَيَقُولُونَ هؤلاءِ شُفَعاؤُنا عِنْدَ اللّهِ...) .[1]
«موجوداتى را مى پرستند كه به آنها زيان وسودى نمى رساند و مى گويند كه آنها شفيعان ما در نزد خدا هستند».
بنابراين هر نوع شفاعت خواهى از غير خدا، شرك و پرستش شفيع خواهد بود.
پاسخ: هرگز اين آيه كوچكترين دلالتى بر مقصود آنان ندارد و اگر قرآن آنان را مشرك مى داند نه از اين نظر است كه آنها از بتها شفاعت خواهى مى كردند بلكه علت مشرك بودن آنان، اين است كه آنها را مى پرستيدند تا