نام کتاب : منشور جاويد نویسنده : سبحانى، شیخ جعفر جلد : 8 صفحه : 20
آنچه بيان گرديد يك تحليل عقلى است و در آيات مورد بحث اشاراتى به برخى از اين نكات هست كه به توضيح آنها مى پردازيم:
جمله (قائِماً بِالقِسْط) در آيه آل عمران، حال از لفظ جلاله «اللّه» يا از ضمير منفصل در جمله (إِلاّ هُو) است و مقصود از آن اين است «به پا دارنده قسط و عدل در تمام شئون»يعنى: اجرا كننده آن در قلمرو خلقت و تدبير جهان آفرينش، در تشريع و تقنين، در پاداش و كيفر، كه تفصيل هر سه در فصل آينده خواهد آمد و هيچ جمله اى، رساتر و جامع تر از جمله (قائِماً بالقِسْط) نيست كه خدا خويش را به پا دارنده عدل و قسط به طور مطلق معرفى مى كند، عرب درباره مدبر لايق مى گويد: «قائم بالتدبير».
نه تنها خدا بر اين حالت خود گواهى مى دهد، بلكه فرشتگان و صاحبان معرفت و دانش، نيز بر اين گواهى مى دهند و براى پرهيز از تكرار، جمله (قائِماً بالقِسْط) را در آخر آورده و تفهيم مى كند كه بر توحيد و به پادارى قسط، هم خدا ، و هم فرشتگان و هم دانشمندان گواهى مى دهند و تقدير آيه چنين است:
1. «شَهِدَ اللّهُ أَنَّهُ لا إِلهَ إِلاّ هُوَ قائِماً بِالْقِسْطِ».
2. «شَهِدَت المَلائِكَة انَّهُ لا إِله إِلاّهُوَ قائِماً بِالقِسْطِ» .