نام کتاب : منشور جاويد نویسنده : سبحانى، شیخ جعفر جلد : 8 صفحه : 14
خلاصه: نتيجه استدلال مستدل جز اين نيست كه قضيه حسن و قبح بسان (كل بزرگتر از جزء است) نيست. ولى اين به معناى نفى عقلى بودن نيست و اين كه عقل مطلق ياراى درك حسن و قبح افعال را ندارد.
2. اگر دروغ قبيح بود، تجويز نمى شد
مى گويند اگر افعالى چون دروغگويى قبح ذاتى داشته باشد، بايد در همه حالات و در همه شرايط داراى چنين ويژگى باشد، در صورتى كه اگر مصلحت مهمى چون نجات پيامبر از خطر دشمن به گفتن دروغى متوقف مى باشد، بايد مرتكب آن شد.
پاسخ: گوينده دروغ مصلحت آميز در مقابل انجام دو قبيح قرار گرفته است، كه قبح يكى فزونتر از قبح ديگرى است اگر راست بگويد جان پيامبر را به خطر افكنده و كار بسيار زشتى انجام داده و اگر دروغ بگويد، هر چند جان او را حفظ كرده، ولى كار زشتى را مرتكب شده است، عقل و خرد در چنين كشاكش فرمان مى دهد، قبيحى را مرتكب گردد كه قبح آن كمتر است.
بنابراين قبح كذب در اين صورت نيز محفوظ است و چيزى كه هست، انسان از ارتكاب يكى از آن دو چاره اى ندارد.[1]
3. پذيرش حسن و قبح عقلى تعيين تكليف براى خداست
مهمترين دلايل منكران حسن و قبح عقلى همين است كه اگر حسن و قبح براى خود معيارى داشته باشد و خرد در داورى خود از شرع بى نياز مى باشد