«خداوند شما را در جاهاى زيادى يارى كرد و در روز «حنين» نيز يارى نمود در آن هنگام كه فزونى جمعيتتان شما را مغرور ساخت ولى فزونى جمعيت، به درد شما نخورد و زمين با همه وسعتش بر شما تنگ شد ، سپس پشت به دشمن كرده و فرار كرديد».
جمله (ثُمَّ وَلَّيْتُمْ مُدْبِرين) بازگو كننده پايه ايمان و پايبندى آنان به اسلام عزيز و رهبر او است، آيا صحيح است پيامبر آگاه از روحيه اكثريت آنان، در تحكيم آيين خود از طريق تعيين رهبر، كارى صورت ندهد، ارتداد گروهى از طوايف پس از رحلت پيامبر نشانه بارز ضعف ايمان آنان بود، محاسبه اين نوع حادثه ها كه طبعاً براى پيامبر روشن بود ايجاب مى كرد كه پيامبر قاطعانه وصى خود را معين كند تا بر مشكلات پيروز آيد، واگذارى امر رهبرى به چنين گروهى كه در ميان آنان مؤمن و منافق، ثابت و متزلزل فراوان است مقرون به مصلحت نبود.
از اين جهت مى بينيم شيخ الرئيس دركتاب شفا مسأله خلافت را مطرح مى كند و يادآور مى شود كه تنصيص بر وصى از صواب بيشترى برخوردار است زيرا چنين كارى از ايجاد اختلاف و جدال جلوگيرى مى كند، بر خلاف عكس آن كه موجب دو دستگى و اختلاف در زندگى مى باشد.