نام کتاب : منشور جاويد نویسنده : سبحانى، شیخ جعفر جلد : 5 صفحه : 82
و در نتيجه دستگاه نبوت، رنگ بازيچه به خود مى گرفت و سرانجام آنان به انكار خود ادامه مى دادند، و آن را سحر وجادو مى انگاشتند.
5. معاد نوعى جادوگرى است
از آنجا كه آنان معاد را يك مسأله فوق قدرت مى انديشيدند، طبعاً احياى مردگان در نظر آنان امكان نداشت و اگر براى اقناع آنان مرده اى زنده مى شد، نزد آنان واقعيتى جز چشم بندى وجادوگرى نداشت چنان كه مى فرمايد:
«واگر بگويى كه شما پس از مرگ برانگيخته شدگانيد، افراد كافر مى گويند كه اين جز جادويى آشكار، چيزى نيست».
اين تنها معاد نبود كه مخالفان آن را جادوگرى مى دانستند، بلكه آنان با معجزات پيامبران نيز همين برخورد را داشتند و با بر چسب جادوگرى از قبول آن، خوددارى مى كردند.
قرآن در اين باره مى فرمايد:
(وَإِذا رَأَوْا آيَةً يَسْتَسْخِرُونَ* وَقالُوا إِنْ هذا إِلاّ سِحْرٌ مُبينٌ).[2]
«هرگاه آيت و معجزه اى را مشاهده نمايند آن را به مسخره گرفته مى گويند اين جز جادويى آشكار، چيزى نيست».
6. از قلمرو قدرت بيرون است
گاهى مى گفتند باز گرداندن حيات به استخوانهاى پوسيده از قلمرو