responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : منشور جاويد نویسنده : سبحانى، شیخ جعفر    جلد : 5  صفحه : 78

كه طرح اين شبهات بهانه اى بيش نبوده و انگيزه واقعى چيز ديگرى است و آن اين كه آنان به هر علتى معاد را نپذيرفته و به انكار آن برخاسته اند و ناچارند انكار خود را با اين بهانه جويى ها توجيه نمايند. چنان كه مى فرمايد: (بَلْ هُمْ بِلِقاءِ رَبِّهِمْ كافِرُونَ) .

تا اينجا انگيزه ها و علل واقعى انكار معاد بيان شد، اكنون وقت آن رسيده است كه به شبهات آنان گوش فرا دهيم شبهاتى كه قرآن آنها را بيان نموده است:

1. دليلى بر معاد نيست

(وَإِذا قيلَ إِنَّ وَعْدَ اللّهِ حَقٌّ وَالسّاعَةُ لا رَيْبَ فِيها قُلْتُمْ ما نَدْرى مَاالسّاعَةُ إِنْ نَظُنُّ إِلاّ ظَنّاً وَما نَحْنُ بِمُسْتَيْقِنينَ).[1]

«وقتى گفته شد وعده الهى حق است و شكى در وقوع رستاخيز نيست، گفتيد ما نمى دانيم قيامت چيست؟ ما نسبت به آن گمانى بيش نداشته و يقين نداريم».

شبهه اى كه در اين آيه مطرح گرديده است، اين است كه گويا منكران معاد چنين وانمود مى كردند كه علت مخالفت آنان با مسأله معاد برهانى نبودن مسأله، و نداشتن دليل كافى براى وقوع يا امكان آن مى باشد، و اگر دعوت كنندگان به معاد دليل كافى بر آن اقامه مى كردند آنان نيز مخالفت نكرده و آن را قبول مى كردند.

اگر چه قرآن كريم در اين جا به طور مستقيم پاسخ اين شبهه را نداده است، ولى با توجه به بيانات قرآن پيرامون معاد روشن مى گردد كه آنان به خاطر نبودن دليل كافى بر معاد با آن مخالفت نمى كردند، بلكه براى مخالفت،


[1] جاثيه/32.

نام کتاب : منشور جاويد نویسنده : سبحانى، شیخ جعفر    جلد : 5  صفحه : 78
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست