نام کتاب : منشور جاويد نویسنده : سبحانى، شیخ جعفر جلد : 5 صفحه : 297
2. آيا موت امر عدمى است؟
هرگاه مقصود از موت«حالتى» باشد كه پس از ذهاب قوا، به انسان دست مى دهد يعنى آن حالت فقدانى كه مثلاً بر انسان به هنگام مرگ عارض مى شود، بايد آن را امر عدمى خواند ولى در عين حال مى توان«موت» را از دريچه هاى مختلف امر وجودى تلقى كرد.
1. مرگ انسان به وسيله فرشتگان انجام مى گيرد و آنها قوا و توانها را از انسان باز مى ستانند و اين يك نوع فعل و حركت است كه نمى توان آن را امر عدمى ناميد هر چند نتيجه آن امر عدمى است يعنى حالت از كار افتادن قوا و حواس.
2. مرگ از نظر قرآن پايان زندگى نيست، بلكه انتقال ازمرحله اى به مرحله ديگر، و از يك زندگى پست تر به يك زندگى برتر است.
على (عليه السلام) در اين باره مى فرمايد:
«أَيُّهَا النّاسُ إِنّا وَ إِيّاكُمْْ خُلِقْنا لِلْبَقاءِ لا لِلْفَناءِ لكِنَّكُمْ مِنْ دار إِلى دار تُنْقَلُونَ».[1]
«اى انسانها ما و شما براى بقا آفريده شده ايم نه براى فنا و به هنگام مرگ از سرايى به سراى ديگر منتقل مى شويم».
و در سخنان سالار شهيدان نيز به اين نكته اشارتى رفته است، آنجا كه خطاب به ياران خود مى فرمايد: