responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : منشور جاويد نویسنده : سبحانى، شیخ جعفر    جلد : 5  صفحه : 245

دامنگير معاد جسمانى عنصرى است، در تاريخ فلسفه و عرفان به مناسبتهاى گوناگون مطرح شده است. مثلاً مولانا در«مثنوى» فقط به تمثيل اكتفا نموده و سربسته از آن مى گذرد، ومى گويد:

هيچ آيينه دگر آهن نشد *** هيچ فانى، گندم خومن نشد

هيچ انگورى دگر غوره نشد *** هيچ ميوه پخته، با كوره نشد[1]

پاسخ

قبل از آن كه به پاسخ اشكال بپردازيم نكته اى را يادآور مى شويم و آن اين كه ما با متكلمان اسلامى و صدرالمتألهين بر يك اصل اتفاق نظر داريم و آن اين كه ميان اين نشأه دنيا و نشأه ديگر تفاوتى وجود دارد و خدا هرگز نمى خواهد بار ديگر دنيا بسازد و بار ديگر انسان را به دنيا باز گرداند، اگر هدف همين بود در خود همين دنيا تحقق مى يافت ولى اختلاف ما با وى بر سر اين است كه وى تفاوت دو نشأه را در تحقق وجود مادى و عدم تحقق آن مى داند، ومعتقد است در سراى ديگر به هيچوجه وجود مادى در كار نيست، نه از بدن مادى عنصرى خبرى هست و نه از كيفرها و پاداشهاى حسى و مادى، ولى ما معتقديم: اين نظريه، نه برهان قطعى به همراه دارد و نه با ظواهر آيات بسيارى از قرآن نيز هماهنگ است، بنابراين با اعتقاد به وجود بدن مادى عنصرى وكيفرها و پاداشهاى حسى مادى در سراى ديگر تفاوت دوجهان را به گونه اى ديگر تفسير مى كنيم. و آن اين كه يك نوع تفاوتهاى كيفى ميان دو نشأه حاكم است كه ملاك و امتياز اين دو جهان از يكديگر مى باشد و در آيات و روايات اين تفاوتها به روشنى مطرح شده است كه نمونه هايى را يادآور مى شويم:

1. شراب اين جهان، مست كننده است، چراغ عقل را خاموش


[1] مثنوى: دفتر اول، ص 138.

نام کتاب : منشور جاويد نویسنده : سبحانى، شیخ جعفر    جلد : 5  صفحه : 245
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست