نام کتاب : منشور جاويد نویسنده : سبحانى، شیخ جعفر جلد : 5 صفحه : 208
است كه مقصود از اعاده بدن اين نيست كه با همه خصوصياتى كه در حيات دنيوى داشته است، برانگيخته شود، بلكه مقصود اين است كه اجزاى بدن پس از متلاشى شدن بار ديگر جمع آورى شده و از حيات بهره مند گردد.
آنگاه متوجه اشكالى شده و آن اين كه در اين صورت بدن اخروى با بدن دنيوى اتحاد و عينيت نخواهد داشت، در پاسخ مى گويد:
شرط معاد جسمانى اتحاد و عينيت دو بدن دنيوى و اخروى نيست، بلكه همين اندازه كه از نظر شرع و عرف دو بدن يكى دانسته شوند به گونه اى كه هركس آن را ببيند بگويد اين بدن فلانى است، كافى است.[1]
تكميل و توضيح
يادآور مى شويم از دو پاسخ ياد شده آنچه قابل بحث بوده و مى تواند پاسخگوى اشكال باشد همان پاسخ دوم است، زيرا در امتناع اعاده معدوم با تمام خصوصيات جاى هيچ گونه ترديدى نيست و به همين جهت افرادى چون فخر رازى كه غالباً در برابر حكما موضع مخالف اتخاد كرده و راه تشكيك را برمى گزيند، امتناع اعاده معدوم را از ادراكات بديهى به شمار آورده است.[2] زيرا فرض اين است كه اعاده معدوم، در گرو آفرينش مجدد است و با چنين فرض نمى توان آن را اعاده معدوم تلقى كرد، بلكه بايد آن را، آفرينش مماثل، خواند.
و به ديگر سخن:هرگاه مقصود اين است كه چرخ زمان به عقب برگردد و شىء معدوم در زمان دوم را در ظرف زمانى و مكانى خود موجود ببينيم، اين