نام کتاب : منشور جاويد نویسنده : سبحانى، شیخ جعفر جلد : 5 صفحه : 185
يابد، يك فرضيه لرزان و غير قابل اعتماد است، اصولاً بدن دنيوى با تركب از ده ها عنصر مختلف توانسته است لياقت تعلق نفس را به خود كسب كند، و امّا بدنى كه از يك عنصر واحد به[1] نام هوا و يا دود تحقق مى پذيرد، چگونه مى تواند متعلق نفس باشد، هر فرضيه بايد لااقل از تجربه و آزمون كمك بگيرد ولى فرضيه فوق فاقد اين پشتوانه است.
4. در اين جا صدر المتألهين مى گويد:
تا طبيعتى بر اين جسم كه تركيب يافته از عناصر مختلف است حاكم نباشد، اين جسم دخانى و هوايى در پرتگاه جدايى اجزا از يكديگر است،و اگر بدن انسان در طول تحولات باقى و استوار است به خاطر اين است كه از تركيب عناصر گوناگون، طبيعت پنجمى به وجود مى آيد كه بدن را از انحلال و تفرق حفظ مى كند، و در نتيجه او را براى تعلق نفس آماده مى سازد، بنابراين اگر بخواهد اين بدن هوايى و دخانى متعلق نفس باشد، وصور حسى و خيالى در آن منطبع گردد، بايد داراى مزاج و طبيعت خاصى باشد و در اين صورت اشكال تناسخ باز مى گردد، زيرا اين بدن منهاى نفس، به خاطر داشتن طبيعت خاصى، بدن حيوانى است كه نفس منسلخ از بدن، به آن تعلق گرفته است و اين همان تناسخى است كه فارابى از آن مى گريزد، و سرانجام چنين نتيجه مى گيرد كه نظريه فارابى، نظريه اى مردود و نادرست است كه انديشه مادى بودن صور خيالى و حسى، وى و پيروانش را به سوى آن سوق داده است.[2]
2. شيخ الرئيس و معاد جسمانى
نكته اى را كه بايد در اين جا يادآور شويم، اين است كه اگر چه طراح
[1] كره هوا و يا كره آتش از نظر هيئت بطلميوس عنصر بسيطى بود و اشكال بر چنين اساس است.
[2] اسفار: ج9/150 151.
نام کتاب : منشور جاويد نویسنده : سبحانى، شیخ جعفر جلد : 5 صفحه : 185