نام کتاب : منشور جاويد نویسنده : سبحانى، شیخ جعفر جلد : 5 صفحه : 178
معراج را يادآور شده كه وقتى بهشت بر رسول گرامى عرضه شد، به خداوند عرض كرد«وقتى كه خود را به من شناسانيدى از همه چيزها مستغنى شدم». وسرانجام به ابيات عارفانه حافظ مترنم شده و مى نويسد:
از درِ خويش خدايا ببهشتم نفرست *** كه سر كوى تو از كون و مكان ما را بس
خاك درت بهشت من، مهر رخت، سرشت من *** عشق تو سرنوشت من، راحت من رضاى تو[1]
5. رنج فراق محبوب
در دعاى كميل به اين نوع آلام روحى اشاره شده آنجا كه امام مى فرمايد: