نام کتاب : منشور جاويد نویسنده : سبحانى، شیخ جعفر جلد : 3 صفحه : 318
واحدى اطلاق مى شوند، و غالباً ميان اين دو، مگر در موارد اندك تساوى حاكم است، ولى توصيف اشخاص به نبوت به خاطر ملاكى خواهد بود، و توصيف آنان به رسالت، به خاطر ملاكى ديگر، زيرا نبى از «نبأ» به معنى خبر، مشتق است، و به كسى گفته مى شود كه از جهان بالا خبر را دريافت كند، خواه از طريق رؤيا، و خواه از طرق ديگر كه تفصيل آن در سوره شورى[1] آمده است.
و به ديگر سخن واقعيت «نبى»، واقعيت «خبر گيرى» و خبردارى او است كه بتواند از عالم بالا گزارش دريافت كند و ميان او و جهان غيب ارتباطى برقرار شود و در قرآن به شخصى كه واجد اين حيثيت است «نبى» گفته مى شود.
ولى از آنجا كه يك چنين انسان آگاه، مسئوليت ابلاغ پيامى و يا انجام عملى را برعهده دارد از اين جهت چنين شخصى را رسول مى نامند و با توجه به اشتقاق نبى از «نبأ» و رسول از «رسالت» و با توجه به آنچه كه اهل لغت پيرامون اين دو كلمه گفته اند اين تفاوت روشن مى شود.
بنابر اين هرجا به يك انسان «نبى» گفته مى شود، ملاك اين استعمال همان آگاهى از غيب است، و هرگاه به انسان مطلع از غيب رسول گفته مى شود، جهت ابلاغ پيام و انجام مأموريت الهى در نظر گرفته مى شود.
و به ديگر سخن «نبى» هر انسان گزارشگر و خبرگيرى نيست، بلكه گزارشگر اخبار مهم سماوى است كه از جانب خدا به او ابلاغ مى گردد. و همچنين رسول (رسولى كه در ارتباط با وحى تشريعى است نه رسول لغوى) آن انسان مطلع و آگاه از اخبار سماوى است كه مأمور است آنچه را دريافت كرده