responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : منشور جاويد نویسنده : سبحانى، شیخ جعفر    جلد : 1  صفحه : 336

عرش (قدرت) مستولى گرديد، امور آفرينش را تدبير مى كند، هيچ شفيعى (هر واسطه و علتى) در جهان نيست مگر با اذن او انجام وظيفه مى كند. اين است پروردگار شما، او را بپرستيد چرا يادآور نمى شويد».

2. (اللّهُ الَّذِى رَفَعَ السَّماواتِ بِغَيْرِ عَمَد تَرَونَها ثُمَّ اسْتَوى عَلَى الْعَرْش وَسَخَّرَ الشَّمْس وَالْقَمَرَ كُلٌّ يَجْرى لأَجَل مُسَمّىً يُدَبِّرُ الأَمْرَ يُفَصِّلُ الآياتِ لَعلَّكُمْ بِلِقاءِ رَبِّكُمْ تُوقِنُونَ).[1]

«خدايى كه آسمانها را بدون ستونى كه ببينيد برافراشت، سپس بر عرش (قدرت) مستولى گرديد و آفتاب و ماه را رام ساخت، هر كدام تا وقت معيّنى در گردشند، امر خلقت را تدبير مى كند تا شما به لقاى پروردگار خود يقين پيدا كنيد».

در اين آيه ها جمله هاى ياد شده در زير بيش از همه جلب توجه مى كند:

1. (ثُمَّ اسْتَوى عَلَى العَرْش) ; بر عرش قدرت مستولى گرديد.

2. (يُدَبِّرُ الأَمْر) ; امور خلقت را تدبير مى كند.

3. (ما مِنْ شَفِيع إِلاّ بِإِذْنِِهِ) ; هيچ شفيعى نيست مگر پس از اذن او(انجام وظيفه مى كند).

اينك به توضيح جمله هاى ياد شده مى پردازيم:

خداوند در اين دو آيه و آيه هاى مشابه اين دو[2] پس از بيان آفرينش آسمان و زمين، مسئله استيلاى بر عرش را مطرح مى كند و هدف از طرح آن اين است كه برساند كه زمام جهان خلقت، پس از آفرينش به دست او است و هرگز از دست او خارج نشده و به ديگرى تفويض نگرديده است.

استيلاى بر عرش قدرت، كنايه از تسلط بر تمام پهنه هستى و نظام امكانى است.

نكته اين كه جمله (يُدَبِّرُ الأَمْر)پس از استيلاى بر عرش آمده است. اين است كه فرمان روايان جهان روى تخت مى نشستند و از آن جا به تدبير امور كشور مى پرداختند; تو گويى فرمان رواى جهان خلقت از روى عرش قدرت برپهنه هستى حكومت مى كند و نظام گيتى را مراقبت مى نمايد.

در آيه نخست، پس از مسئله تدبير، موضوع شفيعان پيش آمده است واين مى رساند كه كار هر شفيعى مربوط به اذن خدا است. مقصود از شفيع در


[1] رعد (13) آيه 2.
[2] اعراف، آيه 54; فرقان آيه 59; سجده، آيه 42 و حديد، آيه 4.
نام کتاب : منشور جاويد نویسنده : سبحانى، شیخ جعفر    جلد : 1  صفحه : 336
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست