responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : فروغ ولايت نویسنده : سبحانى، شیخ جعفر    جلد : 1  صفحه : 201

خود يزيد داد. وچون مروان به خلافت رسيد همه سهام را جزو تيول خود قرار داد.[1]

از اين نحوه تقسيم استفاده مى شود كه فدك سرزمين قابل ملاحظه اى بوده است كه معاويه آن را ميان سه نفر، كه هريك نماينده فاميل بزرگى بود، تقسيم كرد.

هنگامى كه حضرت فاطمه (عليها السلام) با ابوبكر در باره فدك سخن گفت وگواهان خود را براى اثبات مدعاى خود نزد او برد، وى در پاسخ دختر پيامبر (صلى الله عليه وآله وسلم)گفت:فدك ملك شخصى پيامبر نبوده، بلكه از اموال مسلمانان بود كه از در آمد آن سپاهى را مجهّز مى كرد وبراى نبرد با دشمنان مى فرستاد ودر راه خدا نيز انفاق مى كرد.[2]

اينكه پيامبر (صلى الله عليه وآله وسلم) با در آمد فدك سپاه بسيج مى كرد يا آن را ميان بنى هاشم وبينوايان تقسيم مى نمود حاكى است كه اين بخش از خيبر در آمد سرشارى داشته كه براى بسيج سپاه كافى بوده است.

هنگامى كه عمر تصميم گرفت شبه جزيره را از يهوديان پاك سازد به آنان اخطار كرد كه سرزمينهاى خود را به دولت اسلامى واگذار كنند وبهاى آن را بگيرند وفدك را تخليه كنند.

پيامبر گرامى (صلى الله عليه وآله وسلم) از روز نخست با يهوديان ساكن فدك قرار گذاشته بود كه نيمى از آن را در اختيار داشته باشند ونيم ديگر را به رسول خدا واگذار كنند.ازاين جهت، خليفه ابن تيهان وفروة وحباب وزيد بن ثابت را به فدك اعزام كرد تا بهاى مقدار غصب شده آن را پس از قيمت گذارى به ساكنان يهودى آنجا بپردازد. آنان سهم يهوديانرا به پنجاه هزار درهم تقويم كردند وعمر اين مبلغ را از مالى كه از عراق به دست آمده بود پرداخت.[3]


[1] همان، ج16، ص 216.
[2] همان، ص 214.
[3] شرح نهج البلاغه ابن ابى الحديد، ج16، ص 211.
نام کتاب : فروغ ولايت نویسنده : سبحانى، شیخ جعفر    جلد : 1  صفحه : 201
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست