نام کتاب : فرهنگ عقايد و مذاهب اسلامى نویسنده : سبحانی، علیرضا جلد : 1 صفحه : 64
كافى است كه پيامبر شما را براى دين خود كمك و يار اتخاذ كرد، و بيشتر ياران و همسران پيامبر از خاندان شما است. اگر از گروه سابقين در هجرت بگذريم، هيچ كس به مقام و موقعيت شما نميرسد، بنابر اين، چه بهتر، رياست و خلافت را گروه سابق در هجرت به دست بگيرند، و وزارت و مشاوره را به شما واگذار كنند و آنان هيچ كارى را بدون تصويب شما انجام ندهند»[1].
هر گاه خلافت و زمامدارى را قبيله، خزرج به دست بگيرند، اوسيان از آنها كمتر نيستند، و اگر اوسيان گردن به سوى او دراز كنند، خزرجيان از آنها دست برندارند.
گذشته از اين، ميان اين دو قبيله خونهايى ريخته و افرادى كشته شده و زخمهايى غير قابل جبران پديد آمده است كه هرگز فراموش شدنى نيست، هر گاه يك نفر از شما، خود را براى خلافت آماده كند و انتخاب گردد، بسان اين است كه خود را در ميان «فك شير» افكنده و سر انجام ميان دو فك مهاجر و انصار خرد ميشود»[2].
وى در سخنان خود، گذشته از اينكه خواست هر دو گروه را از خود راضى سازد و قلوب همه را به دست آورد، كوشش كرد كه به طور غير مستقيم به آتش اختلاف دامن زند و وحدت كلمه و نظر انصار را از بين ببرد و در برابر تز نا معقول آنان، كه مى گفتند اجتماع مسلمانان بايد به صورت دو رئيسى اداره شود، يك تز نسبتاً معقول كه همان تقسيم «خلافت» و «وزارت» و «معاونت»، ميان مهاجر و انصار باشد، در اختيار آنان گذارد.
سخنان حباب بن منذر
در اين ميان «حباب بن منذر» كه نسبت به ديگران مرد مصممترى بود،
[1] تاريخ طبرى، ج 3، ص 220. [2] تاريخ طبرى، ج 3، ص 220.
نام کتاب : فرهنگ عقايد و مذاهب اسلامى نویسنده : سبحانی، علیرضا جلد : 1 صفحه : 64