نام کتاب : فرهنگ عقايد و مذاهب اسلامى نویسنده : سبحانی، علیرضا جلد : 1 صفحه : 236
بارزترين آنان در عصر ما، كتاب گرانقدر «الغدير»، نگارش علاّمه امينى است.
اما از نظر اهل سنت، درباره امامت كسى، نصى وارد نشده است.
«امام الحرمين» ميگويد: پيامبر هرگز بر پيشوايى كسى پس از خويش تنصيص نكرده وگرنه، آشكارا منتشر ميشد، چنانكه كارهاى بزرگ آن حضرت نقل و منتشر شده است»[1].
«ابو الحسن اشعرى» ميگويد: «كسانى كه فكر ميكنند، پيامبر بر امامت ابيبكر تنصيص كرده است، سخن بيپايهاى گفتهاند، به گواه اينكه ابيبكر، در روز سقيفه، به عمر گفت: دستت را بده تا با تو بيعت كنم. اگر پيامبر بر امامت ابى بكر تنصيص كرده بود، هرگز ابى بكر، چنين پيشنهادى به عمر نميكرد»[2].
«ابن كثير حنبلى»، در كتاب خود، بابى گشوده براى اينكه نصى از پيامبر درباره كسى صادر نشده است و «سيوطى» نيز در «تاريخ الخلفاء» از او پيروى كرده است[3].
راه دور نرويم، تراژدى سقيفه و سخنانى كه ميان سران مهاجر و انصار رد و بدل شده، حاكى از آن است كه درباره آنان نصى از رسول خدا نرسيده است و اگر هم به مقام خلافت رسيدهاند، از طريق خود سقيفه، انجام گرفته است.
«سعد بن عباده»، كانديداى انصار، بر لياقت و شايستگى انصار از طريق سبقت آنان بر اسلام استدلال ميكند و ميگويد: اين انصار بودند كه در مدت اقامت پيامبر در مدينه از او دفاع كردند و او به هنگام در گذشت، از انصار كاملاً راضى بود، از اين جهت بايد زمام امور را به دست گيرند.
[1] لمع الادلة، ص 114. [2] البداية و النهاية، ج 5، ص 250. [3] تاريخ الخلفاء، ص 7، طبع مصر.
نام کتاب : فرهنگ عقايد و مذاهب اسلامى نویسنده : سبحانی، علیرضا جلد : 1 صفحه : 236