نام کتاب : فرهنگ عقايد و مذاهب اسلامى نویسنده : سبحانی، علیرضا جلد : 1 صفحه : 234
«بررسى مسأله امامت، چندان مهم نيست و از مسائل عقلى به شمار نميرود، بلكه يك مسأله فقهى است كه تعصبهايى را برانگيخته است و اگر كسى از بررسى آن اعراض كند، سالمتر از كسى است كه در آن فرو رود، هر چند به حقيقت برسد، تا چه رسد به اينكه خطا كند»[1].
«آمدى» ميگويد:
«سخن درباره امامت، از اصول دين نيست، بلكه از مسائل لازم نيز به شمار نميرود; به گونهاى كه مكلف نتواند از آن اعراض كند، يا به آن علم پيدا نكند، بلكه اعراض از آن بهتر از پرداختن به آن است، زيرا بررسى اين مسأله، از تعصب و هواى نفس جدا نمى شود، بلكه فتنههايى را برانگيخته و موجب بدبينى به سلف ميگردد. اين در صورتى است كه در تحقيق خود واقع بينانه حركت كند، تا چه رسد كه از راه راست بيرون رود»[2].
«مير سيد شريف»، در شرح مواقف ميگويد:
«مباحث امامت، از اصول دين و عقائد نيست، بلكه از فروع دين است كه مربوط به افعال مكلفين ميباشد و محور سخن اين است كه آيا نصب امام، عقلاً و شرعاً واجب است؟ يا تنها شرعاً واجب است؟»[3].
بنابر اين، محور سخن درباره امامت از نظر سنت، اين است كه آيا پس از پيامبر، بر امت واجب است كه امامى را نصب كنند يا نه؟ و بر فرض وجوب، داور در آن عقل است يا شرع؟ نا گفته پيداست كه بحث درباره وجوب و عدم وجوب يك شىء، يك بحث فقهى است كه عدم آشنايى با آن، چه از نظر حكم كلى و چه از
[1] الاقتصاد فى الاعتقاد، ص 234. [2] غاية المرام فى علم الكلام، نگارش سيف الدين آمدى، متوفاى 551، ص 363. [3] شرح مواقف، ج 8، ص 344، نگارش مير سيد شريف، متوفاى 816. و نيز به محصل رازى، ص 406، مراجعه شود.
نام کتاب : فرهنگ عقايد و مذاهب اسلامى نویسنده : سبحانی، علیرضا جلد : 1 صفحه : 234