responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : علم غيب (آگاهى سوم) نویسنده : سبحانى، شیخ جعفر    جلد : 1  صفحه : 176

«از افرادى كه براى آنان پيامبر اعزام كرده ايم، سؤال مى كنيم، واز پيامبران نيز مى پرسيم».

از بسيارى از آيات استفاده مى شود كه مجرمان و گنهكاران از آينده خود آگاه مى باشند و با تأسّف فراوانى مى گويند:

(يا لَيْتَنى اتَّخذْتُ مَعَ الرَّسُولِ سَبيلاً).[1]

«اى كاش راه پيامبر را مى رفتم».

(يا وَيْلَتا لَيْتنى لَمْ أَتَّخِذْ فُلاناً خَليلاً).[2]

«اى كاش با فلانى دوست نمى شدم».

(فَارْجِعْنا نَعْمَلْ صالِحاً إِنّا مُوقِنُون).[3]

«ما را باز گردان تا عمل صالح انجام دهيم ما به يقين رسيده ايم».

آيا صحيح است كه امت، از وضع خود آگاه بوده و سر به زير افكنده و آرزوهايى بنمايد امّا پيامبران كه مدت ها با امت هاى خود زندگى كرده اند، از خود، هر نوع آگاهى را به طور حقيقى سلب نمايند؟!

بنابراين ، مفاد آيه (لا عِلْمَ لَنا) روشن است و با آيات مربوط به آگاهى پيامبر از غيب منافاتى ندارد.


[1] سوره فرقان، آيه 27.

[2] سوره فرقان، آيه 28.

[3] سوره سجده، آيه 13.

نام کتاب : علم غيب (آگاهى سوم) نویسنده : سبحانى، شیخ جعفر    جلد : 1  صفحه : 176
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست