responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : اطلاعات نظامی در اسلام نویسنده : مناصره، عبدالله علي سلامه محمد؛ مترجم عبدالحسين بينش    جلد : 1  صفحه : 126

سپس به مدينه بازگشت و شروع به بدگويى از زنان مسلمان كرد و آن‌ها را آزرده خاطر ساخت. آن گاه رسول خدا (ص) فرمود: چه كسى مرا از شرّ ابن اشرف آسوده مى‌كند؟ محمّد بن مَسلَمۀ انصارى [1]گفت: من شما را آسوده مى‌كنم اى رسول خدا (ص) ، من او را مى‌كشم. پس محمد بن مَسلمه و ابو نائله سِلكان بن سلاّمه و عباد بن بُشر [2]، حارث بن اَوْس، ابو عَبْس بن جَبْر، همه از قبيلۀ اوس [3]بر قتل او همدست گرديدند. آن‌گاه به قلعۀ كعب رفته، او را كشتند و رسول خدا (ص) را از قتل آن دشمن خدا آگاه ساختند. [4]

بدين سان رسول خدا (ص) نه تنها قتل ابن اشرف را جايز شمرد، بلكه از يارانش خواست او را بكشند؛ زيرا كعب به دليل تشويق بر جنگ با پيامبر (ص) ، آزار رساندن به آن حضرت (ص) و بد گويى از زنان مسلمان، پيمان شكن به شمار مى‌رفت. [5]

دليل دوّم: رسول خدا (ص) قتل ابو رافع، عبدالله بن ابوالحقيق (و گفته مى‌شود سلام ابن الحقيق) را اجازه داد. عبدالله بن كعب بن مالك [6]گفته است: هنگامى كه اَوسيان كعب بن اشرف را به‌خاطر دشمنى با پيامبر (ص) به قتل رساندند، خزرجيان [7]گفتند: به خدا سوگند


[1] - محمد بن مسلمه (35 ق. ه‌-43 ه‌. \589-663 م) اوسى انصارى حارثى، ابو عبدالرحمن: صحابى و ازفرماندهان و از مردم مدينه بود. در جنگ‌هاى بدر و پس از آن-جز غزوۀ تبوك-شركت داشت. عمر او را مسؤول اخذ ماليات جهينه كرد. او در خدمت عمر آمادۀ كشف امور واليان شهرها بود. وى در مدينه وفات يافت. (ر. ك: زركلى، الاعلام، ج 7، ص 97.)
[2] - عباد بن بُشْر (33 ق. ه‌. -12 ه‌. \591 م-633 م) بن وَقْش اشْهلى خزرجى انصارى، از صحابيان قهرمان. او درمدينه اسلام آورد و در همۀ جنگ‌ها شركت داشت. رسول خدا (ص) او را براى گردآورى زكات نزد قبايل مى‌فرستاد. در حنين او را مسؤول سهام كرد و در جنگ تبوك فرماندهى محافظانش را بدو سپرد. وى در جنگ يمامه به‌شهادت رسيد.
[3] - اوس: اوس بن حارثة بن ثعلبه، از بنى فريقياء، ازازد، از كهلان، نياى قبيلۀ اوس (يكى از دو قبيلۀ انصار يعنى‌اوس و خزرج) . فرزندان وى از يمن به يثرب (مدينه) منتقل شدند و در زمان ظهور اسلام در اين شهر بودند و بطون متعددى از آن‌ها متفرع گرديد. بت آن‌ها در زمان جاهليت مَنٰاة و در فدك، در سوى ساحل دريا نصب بود و خزرج نيز در آن بت با آن‌ها شريك بودند. (ر. ك: زركلى، الاعلام، ج 2، ص 31.)
[4] -صحيح بخارى، مطابع دار الشعب، ج 5، ص 116؛ صحيح مسلم، چاپ سوم، ج 12، ص 156؛ وليد الاعظمى، الرسول فى قلوب اصحابه، ص 49.
[5] -قسطلانى، ارشاد السارى، ج 5، ص 156.
[6] - عبدالله بن كعب (. . . -30 ه‌. \. . . -650 م) بن عمرو بخارى انصارى، در بدر شركت كرد و در آن غزوه و ديگرغزوه‌ها مأمور غنايم رسول خدا (ص) بود. (ر. ك: زركلى، اعلام، ج 4، ص 115.)
[7] - خزرجيان: فرزندان خزرج بن حارثة بن ثعلبه بن عمرو فريقياء، از ازد، از قحطان، نياى جاهلى، پسرانش يمانى‌الاصل بودند، آنان در يثرب (مدينه) فرود آمدند و اينان پسر عموهاى اوسيانند. هر دو قبيله به انصار مشهورند. بطن‌هاى خزرج بسيارند و از آن جمله‌اند: بنو نجار و بنو جشم. (ر. ك: زركلى، الاعلام، ج 2، ص 304.)
نام کتاب : اطلاعات نظامی در اسلام نویسنده : مناصره، عبدالله علي سلامه محمد؛ مترجم عبدالحسين بينش    جلد : 1  صفحه : 126
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست