از ميان رفتن توازن و تعادل منطقى در اقتصاد، كار را به افراط و تفريط مىكشاند. فقر، حدّ تفريط، و حاكميّت بىقيد و شرط سرمايه، حدّ افراط است. در اين دو حدّ است كه اخلاق، فضيلت، علم و فرهنگ، تباه و قربانى مىشود. هم فقر اقتصادى مىتواند مانع اساسى رشد فكرى و تعالى فرهنگى شود و هم تكاثر و مال اندوزى عامل سقوط و انحطاط معنوى است. لزوم پرهيز از افراط و تفريط در اين دو مقوله، مىطلبد كه آدمى تلاش سازندهاش در راه تحصيل ثروت مادى و بهبود زندگى دنيوى را، تحت حاكميّت بايدها و نبايدهاى اخلاق اسلامى قرار دهد و به دستورهاى غنى و متين قرآن كريم و پيشوايان بزرگوار اسلام، در زمينه فعاليّتهاى اقتصادى گردن نهد، تا از آثار ناهنجار بينوايى و زراندوزى در امان ماند. كتابى كه در پيش رو داريد، تلاشى است، در زمينه تبيين دستورهاى اخلاقى- اقتصادى اسلام، كه در چهار محور: توليد، مبادلات، توزيع و مصرف در حد يك واحد درسى، جمع بندى شده است. اميد است اين تلاش مقبول درگاه حضرت ولى عصر (عج) واقع شود و خوانندگان عزيز را نيز سودمند افتد. معاونت متون آموزشى و كمك آموزشى مركز تحقيقات اسلامى