«افعال»
جمع «فعل» و اصطلاحى است كلامى كه متكلّمان درباره آن، مباحثى فراوان طرح
كردهاند. از اين مباحث است آنكه افعال خداوند چگونهاند و آيا از نوع فعل
بندگاناند يا نه و آيا هدفى دارند و اگر هدفى دارند، آيا هدف، به خداوند عايد
مىشود و ديگر آنكه آيا افعال خداوند از نوع ابداعاند يا تخليق و ....
متكلمان
اماميّه بر آناند كه همه افعال خداوند، هدفمند و حكيمانهاند. فعل بىهدف، عبث
است و عبث از خداى حكيم سر نمىزند و اين هدف، يا منفعت آفريدگان است و يا دفع ضرر
از آنها؛ زيرا نفع و ضرر و حاجتمندى به ساحت الهى راه ندارد (فرهنگ معارف اسلامى، 1/ 253؛ كشف المراد، 331؛
محاضرات فى الالهيات، 1/ 235- 233).
آيات
بسيارى از قرآن كريم بر هدفدار بودن خلقت انسان و آسمانها و زمين تأكيد مىكنند (مؤمنون/ 115؛
دخان/ 38؛ ص/ 37).
***
اقسام شناخت: گونههاى آگاهى
شناخت
انسان از گذر ملاكهايى تقسيمپذير است.
يكى
از اين ملاكها، چگونگى حصول است
كه
شناخت را به چهار گونه تقسيم مىكند:
الف.
شناخت سطحى يا عمومى:
شناختى
است كه انسان از پيرامون خود با حواسّ ظاهرى حاصل كند و آسانترين و عمومىترين
گونه شناخت است (شناخت، 33).
ب.
شناخت علمى:
شناختى
است كه حصول آن نيازمند آموزشها و اسبابى ويژه است. اين گونه شناخت در دسترس
همگان نيست و داراى ويژگىهايى از اين قرار است: 1. با امور عينى هماهنگ است؛ 2.
امور خارجى را توضيح مىدهد؛ 3. از روش استدلالى بهرهمند است؛ 4. اصول و مفاهيم
كلى را مطرح مىكند و مشاهدات را طبقهبندى مىسازد و رابطه پديدهها را بر
مىتاباند؛ 5. برآيند آن دانشى نو به انسان مىدهد؛ 6. از گذر پژوهش روشمند و منظم
حاصل مىآيد؛ 7. كيفيت پديدهها را به صورت كمّى مشخص مىسازد.