به
معناى روز جدايى است و قرآن بارها از اين تعبير براى قيامت بهره برده است (صافّات/
21؛ دخّان/ 40؛ مرسلات/ 13، 14 و 38؛ نبأ/ 17). براى اين تعبير قرآنى وجوهى
برشمردهاند: جدايى حقّ از باطل؛ جدايى مؤمنان از كافران؛ جدايى پدر و مادر از
فرزندان؛ جدايى برادر از برادر (پيام قرآن، 5/ 56؛ تفسير نمونه،
26/ 25). محتمل است مراد از يوم الفصل، «روز داورى» باشد؛ زيرا چون قاضى، داورى
مىكند و حكم مىدهد و كشمكش را پايان مىبخشد، حكم او را «فصل» مىخوانند؛ بدين
معنا كه مخاصمه را پايان داده است (الميزان، 20/ 166).
***
يوم القيامة
از
نامهاى مشهور و غالب رستاخيز است كه هفتاد بار در قرآن كريم آمده است. اين نام
نيز همچون نامهاى ديگر رستاخيز به وصف و معنايى ويژه از آن روز اشاره دارد (نثر طوبى، 2/ 320؛
المحجّة البيضاء، 8/ 330).
قيامت
روزى است كه همه مردگان به امر خداوند زنده مىشوند و از قبرها بر مىخيزند و در
صحراى محشر حضور مىيابند تا به حساب كردارشان رسيدگى شود و هر كس به آنچه كرده
است، جزا ببيند (نثر طوبى، 2/ 320). اينكه چرا رستاخيز را «قيامت،
گفتهاند، از آن روى است كه در آن روز، مردمان در پيشگاه خداوند به پا مىخيزند و
بازخواست مىشوند (مطفّفين/ 6؛ پيام قرآن، 5/ 33).
اهل
معقول بر آناند كه قيامت بر دو قسم است: قيامت صغرى و قيامت كبرى (فرهنگ معارف اسلامى، 3/ 1554). آدمى پس از مرگ،
به دو عالم پاى مىنهد: يكى قيامت صغرى يا «عالم برزخ» كه همچون دنيا، پايان
مىپذيرد و ديگر، قيامت كبرى كه جاويدان است و تنها ويژه كسانى خاص نيست؛ بلكه همه
آفريدگان آن را خواهند ديد. در نظرگاه قرآن، وقت قيامت تنها بر خدا معلوم است و
هيچ كس جز او نمىداند قيامت چه هنگام پيش مىآيد (اعراف/ 187). به وقت قيامت،
تغييرى بنيادى براى همه جهان پيش مىآيد و خورشيد و زمين و ستارگان دگرگون مىشوند
(ابراهيم/ 48).