سعادت دنيوى و اخروىاش در گرو تعامل و تعاون با همنوعان است؛ امّا
وجود ميل به كسب منافع در افراد انسانى موجب بروز اختلاف و درگيرى ميان آنان
مىشود.
براى
گريز از اين مشكل، به قوانين جامع و كامل نياز است؛ امّا عقل انسان به تنهايى
نمىتواند چنين قوانينى را وضع كند؛ زيرا اوّلًا هر فرد انسانى در پى منافع و
مصالح خويش است و ثانياً عقل بشر به دليل محدوديّتهايى كه دارد، از وضع قوانين
جامع و كامل براى سعادت خود ناتوان است. ج. آشنايى با بدىها و خوبىها براى ترغيب
انسان به درستكارى كافى نيست؛ بلكه ابزارهايى براى تشويق و ترغيب لازم است و اين
ابزارها همان انذارها و تبشيرهاى وحيانىاند كه در سايه هدايت تشريعى فراهم
مىآيند (هدايت در قرآن، فرقانى/ 32- 28).
تفاوتهاى
هدايت تكوينى و هدايت تشريعى:
الف.
هدايت تكوينى همه آفريدگان را در بر مىگيرد؛ امّا هدايت تشريعى ويژه انسان است.
ب. متعلَّق هدايت تكوينى، فعل هادى (/ خداوند) است. از اين رو هيچ موجودى از آن سر
نمىپيچد. متعلَّق هدايت تشريعى، فعل مهتدى (/ انسان) است كه با اراده خويش به آن
تن مىدهد و بدين سان مىتواند آن را نپذيرد؛ چنان كه خداوند مىفرمايد:
«إِنَّا
هَدَيْناهُ السَّبِيلَ إِمَّا شاكِراً وَ إِمَّا كَفُوراً» (هدايت
در قرآن، جوادى آملى/ 32 و 33). در هدايت تكوينى، مهتدى به مقصد مىرسد (/
ايصال الى المطلوب)؛ امّا در هدايت تشريعى، تنها راه را مىيابد. اين نوع هدايت
مستلزم رسيدن مهتدى به مقصد نيست.
***
هدايت تكوينى: فراهم ساختنشرطها و بسترهاى تكامل موجودات
كلمه
«هدايت» به معناى ارشاد و راه نمودن است (معجم مقاييس اللّغة، 6/ 42؛ القاموس المحيط،
2/ 405). برخى لغتشناسان قيد «از روى لطف و خيرخواهى» را نيز بدين معنا
افزودهاند (المفردات، 538). بدين سان، معناى هدايت عبارت است
از: ارشاد و راه نمودنى كه همراه خيرخواهى و از سر لطف است. در اصطلاح دينى، هدايت
تعيين كمال مناسب شىء و نمايانيدن راه رسيدن به آن است (هدايت
در قرآن، 20).