حكومت اسلامى و اجراى احكام دين مبين ممكن نيست (مجمع الفائده و البرهان، مقدّس اردبيلى/ 12/ 28).
ولايت فقيه، دوام بخشيدن به اختيارات حكومتى و عمومى امام معصوم (ع) در عصر غيبت
است؛ امّا بدين معنا نيست كه فقيه در فضيلت و شخصيّت دينى و اخلاقى و علمى همپاى
امام معصوم (ع) است (ولايت فقيه،
امام خمينى/ 40). ولىّ فقيه، جدا از شخصيّت حقوقى خويش، داراى شخصيّت حقيقى نيز
هست كه از اين نظر با ديگر مردم برابر است. ويژگىهاى ولىّ فقيه و حاكم اسلامى-
همانند عدالت، تقوا و پرهيزگارى- او را از لغزيدن به ورطه استبداد و خودرأيى باز
مىدارد.
***
وهابيّت: از فرقههاى اسلامى
نام
فرقهاى است كه محمّد بن عبدالوهّاب (م. 1206 ق) بنيان نهاد. وهّابيان در فقه،
پيرو مذهب حنبلىاند و در عقايد و برخى فروع بر روش ابن تيميّه (م. 728 ق.) اينان
خود را «سلفيّه» مىخوانند و مدّعىاند كه بر سيره سَلَف صالح- يعنى اصحاب پيامبر
6- مشى مىكنند. وهّابيان به ظاهر قرآن و سنّت تمسّك دارند و هر آنچه را در كتاب
و سنّت نيابند، بدعت مىشمارند و از اين رو، تنها خود را موحّد مىدانند و ديگر
مسلمانان را در عبادت، مشرك مىپندارند و اهل بدعت مىانگارند (كشف الارتياب، 7- 12؛ فرق و مذاهب كلامى، 181).
تاريخچه:
بنيان
آرا و عقايد وهابيّت بر نظريّههاى ابو عباس احمد بن عبدالحليم بن تيميّه حرّانى
دمشقى استوار است. او در قرن 8 هجرى مىزيست و حنبلى مذهب بود و عقايد و آرايى را
بر اين مذهب افزود كه پيش از آن در هيچ يك از مذاهب اسلامى وجود نداشتند (بحوث فى الملل و النّحل، 4/ 331). فقهاى بزرگ زمان
ابن تيميّه، اقوال وى را مردود و محكوم دانستند و بسيارى از علماى دينى در بلاد
اسلامى با او مخالفت كردند؛ چونان كه برخى او را كافر دانستند و برخى ديگر خواستار
حبس او شدند (همان، 63- 35؛ وهّابيّت از ديدگاه مذاهب
اهل سنّت، 57- 43).
بدين
روى، عقايد ابن تيميّه تا ق 12 هجرى رونق نيافت. در اين قرن بود كه محمّد بن