ه. كلام خداوند بدين معنا است كه اصوات را مىآفريند و به گوش
پيامبرانش مىرساند. از قرآن نيز برمىآيد كه در ماجراى سخن گفتن خدا با حضرت موسى
(ع) اصوات را در درخت آفريد و از اين گذر با اين پيامبر سخن گفت (طه/ 15- 9). اين
نظريّه از آنِ متكلّمان اماميّه است. آنان معتقدند كه سخن گفتنِ معمولِ انسانها
نيازمند جسم و عوارض جسمانى است كه خداوند از آن منزّه است. اماميّه درباره قرآن
بر اين باورند كه آيات قرآنى همان الفاظ و حروف است كه گاه در قالب سخن- آن چنان
كه گفته شد- و گاه در شكل نوشته ظهور مىيابد و بدين سان، كلام اللّه، حادث است نه
قديم. امام صادق (ع) در اين باره مىفرمايد: «كلام الهى، حادث است نه ازلى؛ [زيرا]
خداوند از ازل بوده است و متكلّم نبوده است و سپس كلام را آفريده است.» (اصول كافى، 1/ 107؛
بحارالانوار، 4/ 68) برخى متكلّمان اماميّه بر كلام الهى چنين استدلال
آوردهاند: خداوند، متكلّم است و بر ايجاد كلام، توانايى دارد و دليل آن، دو است:
نخست. خداوند بر هر چيز قادر است. پس بر ايجاد كلام نيز توانايى دارد.
دوم.
همه پيامبران بر تكلّم خداوند متّفقاند و از سوى او كتاب آوردهاند و همچنين
عقلاى بنى آدم نيز بر كلام الهى اتّفاق دارند (انيس
الموحّدين، 62).
***
كيسانيّه: از فرق شيعه
از
فرقههاى شيعه اماميّه است. اين فرقه، كه نخستين انشعاب از گروه شيعه به شمار
مىآيد، شش سال پس از شهادت امام حسين بن على (ع) پديد آمد. پيروان اين فرقه قائل
به امامت محمّد بن حنفيّهاند و بر اين باورند كه او همان مهدى موعود (ع) است كه
روزى ظهور مىكند و زمين را پر از عدل و داد مىسازد. پس از محمّد بن حنفيّه، فرقه
كيسانيّه به دوازده گروه انشعاب يافت (فرهنگ فرق اسلامى، 375).
برخى
از اين گروهها عبارتاند از:
1.
حربيّه: پيروان عبداللّه بن عمرو بن حرباند و به تناسخ معتقدند. آنان بر اين
باورند كه روح پيامبر 6 و امام على و امام حسن و امام حسين (ع) و محمّد بن
حنفيّه در وجود ابوهاشم- فرزند محمّد بن حنفيّه- حلول كرده و سپس به عبداللّه