نوشته مىشوند: يكى در كتابى كه ويژه اعمال خود او است (اسراء/ 13) و
دوم، در كتابى كه ويژه اعمال امّت است، و سوم در كتابى كه اعمال همه انسانها در
آن نوشته مىشوند (الميزان،
18/ 178؛ پيام قرآن، 6/ 111). نامه هر كس همراه او است و در
قيامت در برابرش گشوده مىشود و اعمال ريز و درشت خود را مىبيند و بهانهاى برايش
نمىماند (اسراء/ 13 و 14؛ كهف/ 49). در قيامت، نامه اعمال نيكوكاران را به دست
راست آنها مىسپارند و نامه اعمال بدكاران را به دست چپ آنها مىدهند و اين از
نشانههايى روشن براى بازشناختن خوبان از بدان است (پيام
قرآن، 6/ 92).
***
كرسى: مظهر حكومت و تدبير خداوند
«كرسى»
به معناى جاى نشستن آدمى است؛ امّا مراد از آن در قرآن، مُلك خداوند است (بقره/
255). برخى گفتهاند كه دو معنا دارد: يكى ظرفى كه همه آسمانها و زمين در آن جاى
دارند و خداوند همه آفريدگان را در آن آفريده است و دوم، علم خداوند متعال (مصنّفات شيخ مفيد، 5/ 1/ 44). اين علم ويژه
ذات اقدس او است و حتى پيامبران و حجج خويش را از آن نصيب نداده است (معانى الاخبار، 29).
خداوند
با اين علم، هرگز از ملك خويش بىخبر نخواهد بود و بر همه جزئيّات و ويژگىهاى
آنها محيط است. قلمرو كرسى الهى، حكومت و قدرت پروردگار و همه جهان هستى را در بر
مىگيرد؛ همان سان كه علم بارى تعالى بر همه جهان احاطه دارد (نور الثّقلين، 1/ 262- 258). در قرآن
كريم آمده است: «وَسِعَ كُرْسِيُّهُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ» (بقره/ 255). مفسّران ذيل اين آيه، چند معنا براى كرسى برشمردهاند:
الف.
گستره نفوذ علم خداوند كه همه آسمانها و زمين را مىپوشاند و چيزى از اين گستره
بيرون نيست. ب. موجودى بزرگتر از آسمانها و زمين كه از هر سو آنها را احاطه كرده
است. ج. گستره قلمرو و حكومت خداوند كه همه آسمانها و زمين را در بر دارد و همه
جا را مىپوشاند كه بدين سان، كرسىّ خداوند مجموعه عالم مادّه است اعم از زمين و
آسمان و ستارگان و كهكشانها. اين معنا از كرسى، در برابر «عرش» (عرش) جاى دارد و