نمىگرايد. نه اشتباه مىكند و نه فراموش.» (بحارالانوار، 25/ 164)
2.
افضليّت:
معناى
اين صفت آن است كه امام معصوم (ع) بايد در صفات كمال- مانند دانايى و پارسايى و
دادگرى- از ديگر انسانها برتر باشد. منصب امامت، به دست خدا است و او، كسى را به
اين مقام نمىگمارد مگر از ديگران برتر باشد.
دانشمندان
شيعه، دلايل محكم نقلى و عقلى متعدّدى بر لزوم افضليّت امام اقامه كردهاند (اصول كافى، 1/ 202؛
امالى صدوق، 540؛ بحارالانوار،
25/ 165 و 93/ 640؛ تحف العقول،
441؛ غيبت نعمانى، 222).
***
صفات شيطان
كلمه
شيطان، به معناى دور شده و تندخو است و مراد، همان موجود نافرمان و تندخويى است كه
از رحمت خدا دور افتاد (مفردات راغب،
261). او ذى شعور و مكلّف و نامرئى و فريبكار است. هر چند پيش از خلقت آدمى، شش
هزار سال خداى را عبادت كرد، با ساعتى تكبّر، آن را از ميان برد (نهج البلاغه، خطبه 192). چون خداوند،
آدم را آفريد، به فرشتگان فرمان داد بر او سجده كنند. شيطان كه در ميان فرشتگان
بود، تكبّر ورزيد و سرباز زد و به همين روى، كافر گشت (بقره/ 34؛ ص/ 74؛ التبيان، 1/ 154). بدين سان، تكبّر و كفر،
نخستين صفات ناپسند شيطاناند. خلقت شيطان از آتش است و خلقت آدم از خاك. شيطان با
قياس آتش و خاك، خود را از آدم برتر خواند و به تكبّر لغزيد (اعراف/ 12). او آدم
را مايه خوارى خويش پنداشت و سوگند ياد كرد تا از او و فرزندانش انتقام كشد (ص/
82). قرآن كريم از صفت بغض و كينه شيطان و تصميم او بر انتقام ياد كرده و فرموده
است كه او از پس و پيش و چپ و راست در كمين آدميزادگان است (اعراف/ 16 و 17). از
ديگر صفات شيطان، وسوسهگرى است. او نعمتهاى مادّى را به رخ آدمى مىكشد و كالاى
خاكى را در پيش او مىآرايد و او را وسوسه مىكند و مىفريبد (حجر/ 39). قرآن،
انسان را فرمان داده است كه براى رهايى از وسوسه شيطان، به خدا پناه آوَرَد (ناس/
5- 1). چون شيطان را از مقام قرب الهى مىراندند، از خداوند مهلت خواست تا زنده
بماند و تا